#یک_شب_آرامش
#یک_شب_آرامش_پارت_101


ابروهام رو دادم بالا و گفتم: اون از كجا تو رو ديده؟

-پرسيد چي تنت كردي ... منم بهش گفتم.

با عجله گفتم. خيلي خوب ... آماده باش ميام دنبالت.

ليلا باشه اي گفت و قطع كرد و من از ترس روبرو شدن با باربد سريع از پاركينگ اومدم بيرون. اول رفتم خونه و بعد از اطلاع دادن به مامان و عوض كردن لباسهام از خونه زدم بيرون.

دور و برم رو نگاهي انداختم. از دو روز پيش تا حالا خبري از نريمان نشده بود. خيلي كنجكاو بودم بدونم باربد چي بهش گفته.

جلوي خونه ليلا رو ديدم. منتظرم ايستاده بود.همين كه با اون قيافه ي گرفته تو ماشين نشست گفت: من كه ميدونم تو هميشه دير مياي ... نميدونم چرا آدم

نميشم ... باز ميام سروقت جلو در وايميستم.

نگاهي به تيپ پسر كش ليلا انداختم و گفتم: چه كردي دختر ... ميخواي چشم ملتو كور كني؟

پشت چشمي نازك كرد و گفت: ميخوام خوش باشم ... از دست پژمان و كارهاش دارم ديوونه ميشم.

همونطور كه ماشين رو از پارك بيرون مياوردم گفتم: حرف حساب اين پژمان چيه؟

سرش رو به پشتي تكيه داد و گفت: همون حرفاي هميشگي ... هرچي من ميگم بپوش ... هر جا من ميگم برو ... با هر كي من ميگم بگرد ... چرا آرايش

ميكني؟ ... چرا با فلان پسر فاميلتون حرف ميزني

با جديت گفتم: ليلا ... تو مگه خودت آدم نيستي؟ ... چرا باهاش حرف نميزني كه راحتت بذاره؟ ... چرا كوتاه مياي جلوش؟

ليلا نفسش رو داد بيرون و به آرومي گفت: اگه كوتاه نيام كه ميشه مثل امشب ... دعوا ميكنيم

اخمي كردم و گفتم: اصلا چه اصراري داري با اين آدم بموني؟ ... خوشت مياد اعصابت مدام به هم بريزه؟

ليلا چشمهاش رو بست و گفت: خوب ... يه كم دوسش دارم ... نميدونم ... فكر كنم بهش وابسته شدم

پوزخندي زدم و گفتم: تو از اون ديوونه تري

با كلافگي گفت: هميشه كه اينجوري نيست ... وقتي با هم ميريم بيرون خيلي خوبه ... خيلي مهربونه ... دست و دل بازه ... امكان نداره از چيزي خوشم

بياد و برام نخره ... فقط رو برخوردها و حرفام حساسه ... ميگه از علاقه ي زياده

سري از روي تاسف تكون دادم و گفتم: اگه حرفاش رو باور كني خيلي بچه اي ليلا.

گفت: من قصدم ازدواج نيست مارال ... اما اون انگار خيلي جديه ... نميتونم بعد از اين همه وقت بهش بگم برو

-چرا نميتوني؟ ... ديوونه نباش ليلا ... اين زورگويي پژمان بعدا برات دردسر ميشه ... الان كه هفته اي يكبار همديگه رو ميبينيد اينجوريه ... اگه قرار


romangram.com | @romangraam