#یاسمین_پارت_9
از صبح تا شب كار مي كرد و جون مي كند آخرش هشتش گرو نه ش بود .
مادرمم زن مهربون و زحمتكشي بود .
اونم تا كار خونه و پخت و پز بود كه هيچي ، اين كاراش كه تموم مي شد ، بيچاره مي رفت سراغ اضافه كاري .
هميشه خدا دستش به يه چيزي بند بود . يا قلاب بافي مي كرد يا بافتني مي بافت يا هزار تا كار ديگه . مثلاً مي خواست يه گوشه خرج خونه رو جور كنه .
خلاصه اين پدر و مادر سخت كار مي كردن كه يه جوري چرخ زندگي رو بچرخونن اما چرخ زندگي ما چهارگوش بود و با بدبختي مي گشت .
يه خونه نقلي و قديمي داشتيم كه اونم ارث پدربزرگم بود و يه ماشين كه عصاي دست بابام بود و سالي به دوازده ماه گوشه تعميرگاه .
يه روز كه كارد به استخون بابام رسيد ، كوچ كرديم . در خونه مون رو كلون كرديم و راهي جنوب شديم .
پدرم مي گفت تا حالا هر كي رفته جنوب ، بار خودش رو چند ساله بسته و برگشته .
اون وقت ها من سال آخر دبيرستان بودم .
يه روز كله سحر از تهران حركت كرديم و پنجاه كيلومتر از شهر دور نشده بوديم كه با يه كاميون تصادف كرديم . پدر و مادر بيچاره ام نرسيده به جنوب بار سفرشون رو بستن ! موندم تنها و بي كس با صد تا زخم تو تنم و هزار تا شكستگي تو روحم .
يه ماه بعد خونه رو فروختم و خسارت تصادف رو دادم . آخه مامقصر شناخته شديم . بقيه پولش رو هم گذاشتم بانك و از سودش خرج زندگي رو جور كردم .
خدا نخواد كه پدري خجالت زن و بچه اش رو بكشه . بيچاره بابام راحت شد .
مادرم راحت شد . آخه اون چه زندگي بود كه داشت ؟
نمي دونم ما جماعت بدنيا اومديم واسه بدبختي كشيدن و مثل تراكتور كار كردن ؟ يعني هر خوشي و شادي و راحتي بايد به ما حروم باشه ؟
اگه زندگي اينه كه ما مي كنيم ، پس اين آدما كه تو اروپا و اينجور جاها هستن دارن چيكار مي كنن ؟ يا همين آدماي پولدار دور و بر خودمون ؟
اگه زندگي ، اوني كه اونا مي كنن ما چيكار مي كنيم ؟
از صبح تا شب كار مي كنيم و جون مي كنيم كه شايد بتونيم شيكم مون رو سير كنيم ، اونم با چي ؟ هميشه م به خودمون دل خوشي هاي الكي مي ديم . اگه يكي از صدتاش عملي مي شد حرفي نبود !
يادمه كه باباي خدا بيامرزم هميشه به من وعده مي داد كه ايشالله وضعمون خوب مي شه و برات همه چيز مي خرم .
بيچاره از همه چيز فقط تونست يه بار يه آناناس برامون بگيره .
يه شب كه برگشت خونه ، يه آناناس دستش بود . سرش رو همچين گرفته بود بالا كه انگار قله اورست رو فتح كرده بود .
romangram.com | @romangram_com