#یاسمین_پارت_127

كاوه – خانم ما مستقيم ميريم ، هرجا مسيرتون نخورد بفرماييد نگه دارم پياده شين .

بازم چيزي نگفت . از شيشه بغلش بيرون رو نگاه ميكرد . به كاوه اشاره كردم كه حركت كنه ، كاوه هم حركت كرد دو سه دقيقه بعد يه دفعه گفت :

-اگه دوتايي تون بخوايين ، 20 هزار تومان ميشه ! كاوه درست متوجه نشده بود پرسيد :

-ببخشيد ، دوتايي مون چي بخواهيم 20 هزار تومن ميشه ؟

دختر – خودتون ميدونين چي ميگم .

كاوه محكم زد رو ترمز بعد در حاليكه نفرت از چشماش مي باريد گفت :

- تا تو سرت نزدم پياده شو!

دختر – پياده شم ؟ بايد هردوتون بياين و 20 هزار تومن بدين وگر نه جيغ ميكشم تا پليس بياد و پدرتون رو در بياره .

كاوه – خوب جيغ بكش ببينم . از كي تا حالا ... رفتن تحت حمايت قانون ؟

-چي ميگي كاوه ؟

كاوه – بزار جيغ بكشه ببينم .

اون دختر وقتي كاوه اين حرف رو زد سرش رو انداخت پايين و خيلي آروم خواست كه از ماشين پياده بشه . اصلا باورم نمي شد . زير لبي ، آروم گفت ببخشيد .

داشت دنبال دستگيره در مي گشت كه كاوه گفت :

-بشين نمي خواد پياده شي .

-ديوونه شدي كاوه ؟

دختر – تو رو خدا ، اجازه بدين برم !

كاوه يه دكمه رو زد كه درها قفل شد و حركت كرد .

-واستا كاوه ، بهت ميگم واستا .

دختر – تو رو به اون كسي كه مي پرستي ، نگه دار پياده شم .

-كاوه نفهميدي چي بهت گفتم ؟ نگه دار !

romangram.com | @romangram_com