#تاوان_دختر_بودن_پارت_9
-باشه ..چشم ببخشید..من از پگاه خواستم که چیزی نگه ..
نگاهی به پگاه کردم که شرمنده وبا چشمای خیس به ماشین تکیه داده بود...
سورن-من به شما علاقه دارم ...پگاه به شما گفته ولی شما از ملاقات با من سرباز زدین.
الانم کلی التماس الناز وفاطمه کردم تا گذاشتن بیام تا باهاتون حرف بزنم ....ولی شما یهو قاطی ک...
چشم غره ای نثارش کردم که گفت:
- ام چیزه یعنی عصبانی شدین ... حالا معذرت میخوام..مامانمم قراره با مادرتون صحبت کنه اگر شما راضی باشین ...
-منیشه مارو برسونین مرکز خرید؟فیلم که خیلی قشنگ بود ..رسوایی ..هه ...حالا میخواییم بریم مرکز خرید میشه؟
-بله که میشه بفرمایید سوارشین خانما..
-میشه مارو برسونین مرکز خرید؟فیلم که خیلی قشنگ بود ..رسوایی ..هه ...حالا میخواییم بریم مرکز خرید میشه؟
-بله که میشه بفرمایید سوارشین خانما..
سوار شدیم وبه سمت مرکز خرید راه افتادیم ...ازتو کوله پشتیم یه سی دی اهنگ شاد دراوردم ودادم به سورن تا بذاره گوش بدیم وفضا عوض شه ...
من -فاطی فضا رو عوض کن !
فاطی-چی کارکنم ؟
و سرش رو اورد کنار گوشم و ادامه داد:
بگوزم فضا عوض میشه ایا؟
زدم زیر خنده و گفتم :
-اره،به خودت فشار بیار.
اهنگ دوست دارم علیرضا تلیسچی پلی شد وسورن از اینه با چشمای گرد شده نگاهم کرد ومنم بخاطر اینکه صدای اهنگ بلند بود داد زدم:
-هان؟چیه نگاه میکنین؟ من این سی دی رو دیروز از کلوپ گرفتم هنوز گوش نکردمش .
romangram.com | @romangram_com