رمان تاوان بی گناهی

#تاوان_بی_گناهی_پارت_94


با دیدن قیافشه به اولین چیزی که لعنت فرستادم بخت بدم بود...

میمردم راحت میشدم همه ام از دستم راحت میشدن

صدای نحسشو شنیدم چشمام محکم رو هم فشار دادم

نمیخاستم بشنوم...

-دریا حالت خوبه؟؟!! چشماتو باز کن..

بیبینمت خوبی،دریا عزیزم

جون نداشتم حرف بزنم

ولی تموم انرژی مو جمع کردم از ته دلم نالیدم

-برو بیرون نمیخوام صداتو بشنوم برو بیرون



-باشه ، باشه میرم...

فقط بگو حالت خوبه یادنه...

خیلی همه مارو ترسوندی...

چشمام باز کردم

تمام نفرت وجودم و ریختم توی چشمام و گفتم:

-میبنی که زندام، حالا، حالام قصد مردن ندارم

پس برو گمشو بیرون بیرون...

میفهمی یا برات خیلی سخته فهمیدنش...؟؟؟

اخماش کشید تو هم

سرتا پا مشکی تنش بود، استیناشم زده بود بالا...

ولی...ولی

دیگه برام جذاب نبود، دیگه با دیدنش دلم نمیلرزید... هر چی بود نبود، نفرت بود

نفرت از عالم و ادم...

پوزخندی بهش زدم با تمسخر گفتم:

-چیه بهت برخورد.. اخی‌عزیزم... معذرت میخوام

ناراحت نشو، ابنارو نگفتم که ناراحت بشی

گفتم که بــــری بمیـــری...

اینبار ساکت نشد با صدایی که از خشم میلرزید غرید:

-ببر صداتو، زبون باز کردی... هنوز که یادت نرفته چی شده

-نه یادم نرفته، اتفاقا خیلی خیلی خوبم یادمه چه ابرویی ازم بردی...

ولی دیگه کارت که تموم شد، دردات اتیام یافت...

برو دیگه برو از زندگیم بیرون

پوزخندی زد که تا مغز استخونم سوخت با حرفش

-پس چی که میرم بدبخت، فکر کردی میمونم که چی؟؟

بمونم پیش تویی که همیشه باید یکی جمت کنه...

دستم و بلند کرد با تمام توانم زدم تو گوشش جیغ کشیدم

جیغی که ته گلوم سوزوند

-گمشو بیرون، نمیخوام ببینمت



با خشم از اتاق رفت بیرون...

زار زدم واست بخت نحسم واسه بدبختیم...

واسه بیچارگیم...

میون گریه هام بودم که یکی سرم تو اغوشش گرفت...

بوی عطر نجمه خانوم بود

دستاشو دور گردنم حلقه کرده بود پابه پای من گریه میکرد...

نمیدونم اون برای چی گریه میکرد؟؟

دستام گذاشتم روی دستش با زاری گفتم:

-به من چه نجمه، به من چه...

من برای چی باید تاوان بدم.. من برای چی باید این همه بدبختی بکشم...

مگه من چی کار کردم...؟؟!

چی کار کردم...

اخرای حرفم دیگه گریه نمیکردم، فقط داشتم زیر لب یه چیزایی زمزمه میکردم...

نجمه خانوم سرم بوسید..

نمیدونم حالم درک کرد یا نه ؟!

ولی شروع کرد به حرف زدن

-تو بی گناهی دخترم... بی گناهی...

تو انقدر بین این همه ادم پا کی که باید تاوان پاک بودنتو میدادی...

تو هیچ تقصیری نداری گل قشنگم

نمیدونم باید دنبال مقصر باشیم بانه؟!


romangram.com | @romangram_com