رمان تاوان بی گناهی

#تاوان_بی_گناهی_پارت_92


من چه گناهی داشتم مگه...

اشکام داشتم مثلع سیل میریختن...

هنجرم بخاطره جیغایی که زدم میسوخت

اینبار با زجه ادامه دادم...

-جواب منو بده...

جواب بده چی تو چی کار کردی با من؟؟؟

همینجوری داشتم سرش داد میزدم که چشم خورد به لکه خونه روی ملافه‌ی رو تخت..

انگار تازه فهمیدم چی شده...

انگار تازه از خواب بیدارشدم...

خودم زدم، جیغ کشیدم، هوار زدم..

راسان هر چقدر خواست متوقفم کنه نتونست...

کنترلم دست خودم نبود...

از ته دلم گریه میکردم و جیغ میزدم...

هرچی ارسان خواست متوقفم کنه بدتر میشدم...

با تمام ناتوانیم چنگ کشیدم رو سر صورتش...

روی اون شکمه شش تیکه...

روی اون عضلهای که از دیوارم سفت تر بود...

دیگه همش برام مسخره بود...

حالم از خودم بهم خورد...

از خانوادم

از ارسانی که این بلا رو سرم اورده بود...

انقدر جیغ زدم، زجه زدم که بیحال شدم...

ارسان با یه لیوان اب اومد بالا سرم...

خواست از اب بهم بده که دستش با همه بی جونیم پس زدم

اب ریخت رو تخت...

لیوانم افتاد زمین و شکست... مثله قلب من...

مثله دل بدبخت و بیچاره من...

مثله ابرو و زندگی من



با صدایی که به شدت گرفته بود

با بغض گفتم:

-همه‌ی اینایی که گفتی به من چه هاا؟

من تو کجایی این ماجرایم

پوزخندی زد

مثله اینکه این پوزخند شده بود جز لاینفک زندگیش...

-اون دختر بدبختی که عمویی تو بی ابروش کرد...

بدبختش کرد...

کاری کرد که حتی نتونه سرش و جلوی درو همسایه بلند کنه...

مادر منه...

من یه ثمره برای مادرم توی اون شب وحشتناکم...

زجراور ولی من پسر عموتم...

وقتی این چیزارو فهمیدم قصدم انتقام نبود...

انتقام از تو نبود...

انتقام از خانوادت نبود...

میخواستم بیام پدر بی معرفتم و بیبینم..

پدری که مادرم حتی یه روزم ازش متنفرم نبود با تمام بلاهایی که سرش اومده بود...

ولی راتین عوضی نذاشت...

انقدر تو گوش پاکزاد بزرگ خوند مه من دروغ میگم که باورش شد منو از خونش بیرون کرد...

پاکزادی که وقتی منو دید باورش شده بود من کیه ام

سرش و خم کرد یه وجبی صورتم نگه داشت

-نمیدونم اون پسر عموی قلابی لعنتیت چه طوری جواب ازمایش رو منفی کرد...

چه جوری نظر پدربزگت و یه شبه نسبت به من عوض کرد

از لای دندونای کیلد شدش غرید

-هرچی که بود...

هرچی که هست...

تاوانش و عزیز دوردونه‌ی پاکزادبزرگ پس داد...

زل زد تو چشمای لرزونم

-یعنی اگه بهوش بیاد بفهمه باهات چی کار کردم...؟؟؟

چی کار میکنه؟؟؟


romangram.com | @romangram_com