#تاوان_بی_گناهی_پارت_114

کرایه رو حساب کردم

پیاده شدم

ازدرزندان داخل شدم

بغض گلومو میفرشد ولی نمیشد کاریش کرد

اقای پرتوروازدور شناختم لبخنذی زد

-سلتم دریاجان دیرکردی!میتونی بری داخل من قبل اینکه تو بیایی هماهنگهای لازمو انجام دادم

-سلام اقای پرتو ممنونم

داخل اتاق شدم

راتین سرشو گذاشته بود رو میز

باصدای در سرشو گرفت بالا

بادیدنم لبخند بیجونی رولبش نشست

بغضم بیشتر شد

روی صندلی نشستم

صداش سکوت اتاقو شکوند

-سلام دریا خوبی حالت خوبه؟؟

-همه اینارو با هیجان خاصی میگفت

غم توچشماش دیوونه ام میکرپ

پشیمونی توصداش نگاش قلبمو به درد میورد

ونگاهش...

نگاهش بغض گلومو بیشتر میکرد

-حق داری جوابمو ندی

نگاهمو دوختم به میز که جلوگیری کنم از اشکایی که هرلحضه امکان ریختنشون بود

#part_284

-حال پدرجون خوبه؟؟؟

طاقت نوردم جوابشو ندم برای همین به گفتن اره ای کوتاه اکتفاه کردم

دستاشو توهم گره زد

دوباره باهیجان اضافه کرد

-دریااین مدت که من نبودم اتفاق خاصی نیوفتاده؟منظورم برای تو پدرجونه

خیلی سعی کرد لرزش صدامو قطع کنم ولی فکر کنم زیاد موفق نبودم

-نه همچی خوبو ارومه پدرجونم سلام میرسونه

نگهاش رنگ شرمندگی گرفت

-سلام منم به پدرجون برسون

-ام راستش راتین یه چیزایی شنیدم البته توباورش شک دارم ولی میدونم به احتمال خیلی زیاد دروغه

-چه حرفایی؟

-راستش یکی اومد گفت که تو،تودستکاری ماشین عموو بابافرهاد نقش داشتی،البته ناراحت نشیامن باورنکردم میدونم شایعه غین حرفازیاده

به وضوح دیدم رنگش پرید

#part_285

-کی این حرفارو بهت زده؟؟؟دریاتوکه باورنکردی ؟؟

صداش استرس داشت

-نه اگه باورکرده بودم که اینجانبودم کلا میخواستم بگم این حرفادرسته یانه اخه طرف یه مدرکایی هم داشت

-نه دریاتوباور نکن همه این مدرکاجعلیه حتما میخوان منو پیش تو بد نشون بدن

صداشو اروم کردو گفت

-البته بدترازاین

لبخندی بااون همه بغضم زدم گفتم

-منکه باور نکردم ،دلیل نمیشه هرکی از راه رسیدهرچی گفت من باورکنم که

لبخندپراسترسی زد

ازبلندگوصدایی پیچید

-ملاقات کنندگان گرامی وقت ملاقات تموم شده است.

آه غلیضی کشید

-حالا که یبارم اومدی دیدنم وقت ملاقات تموم شده

-اشکال نداره سعی میکنم بعدا دوباره بیام

لبخندی زد تلفنو گذاشت سرجاش

ازاونر شیشه برام دست تکون داد باقلب

منم لبخندی بااون همه بغضم زدمو دست تکون دادم

ازاتاق اومدم بیرون‌..

#part_285

-کی این حرفارو بهت زده؟؟؟دریاتوکه باورنکردی ؟؟

صداش استرس داشت

-نه اگه باورکرده بودم که اینجانبودم کلا میخواستم بگم این حرفادرسته یانه اخه طرف یه مدرکایی هم داشت

-نه دریاتوباور نکن همه این مدرکاجعلیه حتما میخوان منو پیش تو بد نشون بدن

romangram.com | @romangram_com