#تارا_پارت_72






ـ با منین؟

ـ پاشو وایسا دختر

نگاهی به رز انداختم که کلافه لبخند زد و اشاره کرد بایستم.



مرد چرخی دورم زد و موهامو از روی شونم جمع کرد و ریخت پشتم.

چهره معمولی داشت و کنجکاو سر تا پامو نگاه می کرد، از نگاه خیره اش خجالت می کشیدم و عرق سردی پشت کمرم نشسته بود.



ـ اسمت چیه؟

ـ کایـــا



مجددا چرخی به دورم زد و گفت:



ـ رز گفته بود مدل از عرب ها میاره اما فکر نمی کردم انقدر عالی باشی.





اینکه به زبان خودم صحبت میکرد خوب بود....اینکه مذد عصبانی چند لحظه پیش که هیچ از صحبت هایش نمی فهمیدم خوب بود.



#116





این اولین باری بود که یک نفر انقدر خیره مرا می نگریست.

معذب بودم و تپش قلب به سراغم اماده بود، لبخند عمیقی زد وگفت :

ـ کایـــا به معنای قدرتمند درسته؟

ـ بله آقا

چینی به بینی اش داد و گفت:

ـ به من نگو آقا بدم میاد، اسم من کارلوسه فهمیدی؟



ـ بله کارلوس



رزـ کایا جان، کارلوس مدیر اجرای برنامه ها و تبلیغات طرح هاست. یه جورایی اگه نباشه کارم لنگه...



کارلوس لبختد پر حرصی زد و گفت:



ـ اره راست میگه، همیشه خون منو تو شیشه میکنه تا یه کاریو برام انجام بده.



ـ کارلوس تو از من مدل خواستی اوردم برات، دردت چیه ؟



ـ اره اوردی اما ما الان فقط یک هفته معرفی طرح وقت داریم.



ـ زیادم هست! کارلوسی که من میشناسم از پسش بر میاد.



کارلوس چند بار عصبی نفس گرفت تا عصبانیتش فروکش کنه.

ازم فاصله گرفت و به سمت پیکو رفت، دستی بین موهاش کشید و گفت:





ـ خدای من موهاشو ببین، دختر فر موهات طبیعیه؟



پیکو که معلوم بود از نزدیمی اون مرد معذبه لبخند مصنوعی زد و گفت:



ـ بله

ـ اسمت چیه؟

ـ پیکو



#117





دستی به چانه اش کشید و ادامع داد:



ـ پیکو! به معنای گنج ویران،درسته؟



ـ بله



ـ تو هندی هستی؟ اسمت ریشه هندو داره...



ـ بله اقا، مادرم هندو بوده



ـ به من نگو اقا دختر موفرفری، اسم من کارلوسه، به اسم صدام کن



ـ چشم...


romangram.com | @romangram_com