#تارا_پارت_142


_ یه گمشده که تازه پیدا شده



_شایدم یه عزیز دل!



#225





پوزخند محوی از افکار مایکل روی لب هایم نشست.

چه فکر های که از توجه من به این دختر در سر اطرافیانم شکل گرفته بود و من خبر نداشتم!



_ اون دختر منه مایکل



با چشم های گرد به تارا نگاه کرد و گفت:



_ نه بابا! شوخی می‌کنی نه؟



_نه کاملا جدی ام!



سیب گلویش تکان خورد و مجدداً تارا را نگریست. سکوت کرد اما می‌دانستم هنوز هم باور ندارد گفته هایم را...



مابقی راه در سکوت طی شد،و تمام مدت تارا خواب یا بهتر بگویم بیهوش بود!



به محض رسیدن به بیمارستان و توقف ماشین،مایکل قفل های کمربند تخت که به دور تارا متصل بود را محکم کرد و منتظر باز شدن درب ون شد.



درب باز شد و چهره نگران اهورا روی صورت تارا متوقف شد.

بی حرف کنار ایستاد تا تخت را پایین ببریم.



وارد اورژانس بیمارستان شدیم و تخت را به دست پرستار ها سپردیم.

مایکل دنبال پرستار ها حرکت کرد و علائم تارا را شرح داد.



ایستادم و دور شدن تخت را تماشا کردم.

آنقدر ایستادم تا تخت از دیدگانم محو شد.



با احساس گرمای دستی روی شانه‌ام به روی چهره نگران اهورا لبخند زدم.



_ حالش خوب بود بابا،یه هو چه اتفاقی افتاد آخه



_ فقط خدا می‌دونه تمام این سال‌ها آنالیا چه بلایی سر این دختر آورده تا مارو فراموش کنه.



_ مایکل می‌گفت این حمله ها از بیماری های قلبی پر خطر ریشه میگیره



_ باید بفهمیم گذشته تارا چه اتفاقاتی رو براش رقم زده



_ اما آخه چطوری بابا!



_ بگو چک کنن با هویت قبلی تارا توی بیست سال اخیر پرونده پزشکی براش ثبت شده یا نه،تمام بیمارستان هارو چک کن اهورا. حتی یه دونه رو هم از قلم ننداز



_ چشم بابا



_ برو منتظر خبرت هستم



نگران ایستاد و گفت:



_پس شما؟



آروم روی شونه اش زدم و گفتم:



_ برو نگران من نباش پسر یکی باید اینجا مراقب تارا بمونه اتفاقات هفته پیش رو که فراموش نکردی!



سری تکون داد و با قول برگشت با خبر خوب ازم دور شد.



#226





(. رز. )



به اسرار حامد برای امن بودن جای دخترا برگشتم خونه.

اما تمام شب رو سرگردون تو خونه چرخ زدم. تمام شب فکرم پیش تارا و چهره رنگ پریدش بود.

خدایا ازت خواهش میکنم اینبار تقاص گناه هایی که مرتکب شدم رو با دور کردن دخترم ازم نگیر.

خدایا می‌دونم بنده خطا کارتم اما رحم کن به بی پناهی اون دختر.




romangram.com | @romangram_com