#تن_پوشی_از_اجبار_(جلد_اول)
#تن_پوشی_از_اجبار_(جلد_اول)_پارت_39
-با احساس تاسف شما هیچ چیز عوض نمیشه حالم از این همدردی هایی که از روی اجبار و بدون درک طرف مقابله بهم میخوره
از جایش برمیخیزد سعی میکنم درکش کنم اما این جملات معمولی ترین کلماتی هستند که در این شرایط میتوان گفت از اینکه به جای بهتر شدن اوضاع آن را بدتر کرده ام حالم از خودم بهم میخورد و به فرهان حق میدهم که مرا دوست نداشته باشد .
برگ هفتم : یخبندان
بهتا
بیش از دو هفته از زایمانم میگذرد مادرم به تازگی به خانه ی خود برگشته و مرا تنها گذاشته است وقتی او بود همه چیز راحتتر صورت میگرفت و من مجبور نبودم تمامی مسئولیت های خانه را به تنهایی به دوش بکشم .
دلم میخواهد بعد از این همه شکنجه ی روحی و جسمی ام دوش بگیرم و بعد هم چمدانم را ببندم و به تنهایی بروم جایی که خالی از هرگونه آدمیزادی باشد .
هیچ وقت نمیدانستم روزی اینگونه در مورد حس مادری ام سخن میگویم اما چه کنم دل که خوش نباشد نیست دیگر .
وارد حمام میشوم و درب را از داخل قفل میکنم لباسهایم را با احتیاط در می آورم و داخل سبد لباس های چرک می اندازم و بدون معطلی زیر دوش قرار میگیرم آب ولرم از سر تا نوک پایم را میشورد و حس خوبی را در من زنده میکند .
باران شدیدی میبارد و من کلاسورم را درست روی سرم قرار میدهم و از درب دانشگاه تا ایستگاه اتوبوس را یکسره میدوم .
اواخر خردادماه است و این امتحان فیزیک اعصابم را بهم ریخته آن از برگه ی امتحانی ام که به زور به ده میرسد این هم از بارش شدید باران و اتوبوسی که گویی هرگز قصد آمدن ندارد .
دلم میگیرد و به کفش های گلی و کثیفم خیره میشوم . صدای چند بوق متوالی دنیا را به من میبخشد .
سرم را که بالا میگیرم فرهان در پرادوی مشکی اش چشمکی به من میزند حمیرا راست میگوید شاهزاده ی سوار بر اسبم نسبت به من احساس خاصی دارد .
دیگر باران که سهل است اگر سیل هم از آسمان ببارد برایم مهم نیست جلو میروم از شیشه ای که پایین داده آویزان میشوم .
-سلام
-دیوونه بیا بالا سرما میخوری
بدون تعارف در صندلی جلو جای میگیرم و او راه می افتد .
از آینه ی بغل خودم را نگاه میکنم چهره ام دیدنی شده موهایم خیس شده و بخشی از ان به پیشانی ام چسبیده و ریمل ام ریخته و زیر چشمانم را سیاه کرده است لعنت به این فروشنده ها به من گفته بود ضد آب است .
فرهان نگاهم میکند و به تلاشم برای بازگرداندن چهره ام به قبل بلند بلند میخندد.
romangram.com | @romangraam