#سولمیت
#سولمیت_پارت_48
آب دهانم رو قورت دادم و ابروهام که از اضطراب به هم دوخته شده بودند ر آزاد کردم و گفتم: من هم مثل بقیه ی دانشجوها. به خاطر حادثه ی ریختن ساختمون قبل کرونا که باعث کشته شدن دوستام شده بود ناراحت بودم. ولی مسئولین دانشگاه نه تنها جبران خسارت نکردن که حتی یک عذرخواهی ساده هم نکردن.
مامور گلوشو صاف کرد: اوهوووم.. همون حرفای تکراری که این یه هفته از دانشجوهای دیگه هم شنیدیم.. به هرحال..
چشماش رو درشت کرد ودر حالیکه دستاشو مشت کرده زیر چونش گذاشته بود زل زد بهم و با جدیت گفت:"سوالی که بقیه دانشجوها جوابشو نمیدونن.اینکه... تروریست رو از کجا می شناختین؟
- من و حسام که تو خط اول بودیم موقع شروع اعتراضا تو ساختمون مرکزی متوجه یه فرد مشکوکی شدیم که داشت خلاف جهت بقیه از جمعیت خارج می شد ما هم دنبالش کردیم..
مامور حرفم رو قطع کرد و دستاش رو محکم به میز کوبید و بلند شد: و از من میخوای که باور کنم؟شما تونستین به یه تروریست حرفه ای که از قضا خودش هم از شما بود و جزو مخالفین رئیس دانشگاهتون بود مشکوک بشین؟
با من و من جواب دادم: من.. من دارم راستش رو می گم... من اون فرد رو توی مسیر اعتراضیمون ندیده بودم و بقیه هم توی شلوغی اعتراض متوجهش نشده بودن. ما فقط یه لحظه شک کردیم و دنبالش افتادیم. بعد هم که حسام باهاش درگیر شد و خودش هم آسیب دید. بدنش از چند جا سوخته...
چهره ی معصومی که به خودم گرفته بودم باعث شد مامور بیشتر بهم شک کنه. سر جاش نشست. چشماشو ریز کرده بود و بهم زل زده بود.
اضطرابمو خوردم و بیشتر با حالت هیجانی ادامه دادم: شما فهمیدین تروریست کی بوده؟ یعنی از خود دانشجوها بوده؟ خوب انگیزش چی بوده بین کسایی که خودشون هم معترض بودن خودش رو منفجر کنه؟ اصلا با عقل جور نیس..
- مدارکی که از حادثه پیدا شده نشون میده که از دانشجوهای دانشگاه خودتونه.
- غیر ممکنه!
- ماشین بدون پلاک یه فرد ناشناس تو نزدیکی محل پیدا شده که مدارک مربوط به دانشجوهای کشته شده تو حادثه ی سال قبل و یه دست نوشته از خودش که نوشته نمی خواد به عنوان دانشجو تو همچین جای پر از فساد و دروغی تحصیل کنه... به هرحال ما هم انگیزه اصلیش رو نمی دونیم.. ولی شواهد اینطور نشون میده که دانشجو بوده و باعث میشه که ما به شما به عنوان همکارش بیشتر مظنون شیم.
- ولی ما که خودمون باهاش درگیر شدیم.. چطور ممکنه با همکارمون درگیر بشیم؟
مامور مجدد صداش رو بالا برد: این جا منم که سوال می کنم.. ارتباط بین تو و اقای حسام احمدی از کی شکل گرفته و به چه منظوری با یه فرد از دانشگاه دیگه همکاری می کردی؟ سازمانی پشتتون هست؟ اگه الان اعتراف کنین مجازاتتون هم کمتر می شه.
بغض گلومو گرفته بود و به زور اب دهنمو قورت دادم: هر چی که بوده رو من بهتون گفتم.. درگیری ما فقط یه حادثه بود که متوجهش شدیم و مهارش کردیم.. همین... نمی تونین دی ان ای تروریست رو بفرستین و شناساییش کنین؟
مامور صداش رو بلندتر کرد: گفتم که اینجا من سوال می کنم.. اگه بخوای به دروغ ادامه بدی وضعیت رو برای خودت و حسام احمدی بدتر می کنی.
romangram.com | @romangraam