#سقوط_یک_فرشته__پارت_60

-در این صورت می توان چنین نتیجه گرفت که شما به هنگام ورود به خانه من به هیچ وجه چنین قصد و نیتی نداشته اید این فکر آنی و تحت تاثیر اضطرار در شما پیدا شد.

لرد شروع به قدم زدن نموده آنگاه روبه روی کارلایل ایستاده و گفت:

-اگر اجازه دهید از شما سوالی دارم.ممکن است بگویید آیا عشق و محبت هم به ایزابل دارید یا خیر؟

-آقای لرد،شما خوب می دانید هیچکس حاضر نیست این گونه احساساته شخصی و خصوصی را که فقط مربوط به خود اوست با دیگری در میان گذارد،با وجود این شما را آدمی جوانمرد و شرافتمند میدانم حاضرم در نزد شما به عشق سوزان خود نسبت به ایزابل اعتراف کنم.آری من اورا دوست دارم و حاضرم برای ایجاد وسایل آسایش او متحمل هر رنج و زحمتی بشوم.با این توضیحات آقای لرد باید شما نیز تصدیق کنید که نیرنگی در کار نبوده است.

این توضیحات حقایق زیادی را در نظر لرد روشن کرد.عواملی که منجر به این زناشویی گردیده بود کاملا بر او مکشوف گردید.به یاد آورد که از آغاز ورود ایزابل به قصر مارلینک زن وی صریحا اعلام داشته بود که در اولین فرصت شر ایزابل را از سر خود کنده و وسایل ازدواج او را با نخستین کسی که در راه او پیدا شود تهیه خواهد کرد.

او فهمید نامه کارلایل به چه علت به دست وی نرسیده است.مانند یک داور عادل موضوع را مورد قضاوت قرار داد و فقط فقط زن خود را در این میان مقصر یافت.حس کرد که در مقابل شخصی چون کارلایل عادلانه رفتار نکرده و قبل از کشف حقایق او را سرزنش نموده است و به این جهت خود را سر افکنده و شرمسار یافت.برای جبران خطای خویش از جای برخاسته دست به سوی کارلایل دراز کرده،گفت:

-آقای کارلایل در اول ملاقات امروز از دست دادن به شما خودداری کردم زیرا درباره ی شما ظالمانه قضاوت کرده بودم،اگر شما هم به نوبه خود دست مرا رد کنید کاملا حق به شما می دهم ولی با آن جوانمردی که در شما سراغ دارم گمان نمی کنم از آن چه گذشت ملالی در خود راه دهید و از من مکدر شوید،من موقعی که ببینم در امری مرتکب اشتباه شده ام با کمال میل حاضر به جبران خطای خود هستم.اکنون صریحا به شما می گویم که به عقیده من طبق توضیحاتی که دادید به شرایط جوانمردی عمل کرده و فداکاری نموده اید.

کارلایل خندید دست پیش برده،دست لرد را گرفت.ماونت سه ورن دست او را در دست نگاه داشته باصدایی آرام و آهسته گفت:

-آقای کارلایل من خوب متوجه بودم که روی سخن شما در موضوع بدرفتاری که با ایزابل شده با کیست آیا به غیر از شما کس دیگری از این جریان اطلاع یافته است؟

-جناب لرد به شما اطمینان می دهم که نه از طرف ایزابل و نه از طرف من با احدی راجع به این موضوع صحبت نشده است،خواهش می کنم شما نیز این موضوع را نشنیده انگارید.

لرد بقیه آن روز را در نزد کارلایل و ایزابل ماند.عصر آن روز هنگام عزیمت روی به ایزابل کرده،گفت:

-ایزابل امروز صبح که من به اینجا امدم حالتی داشتم که می خواستم تا جان دارم برای محو کردن شوهر شما بکوشم ولی اکنون که از اینجا می روم با احساساته احترام آمیزی نسبت به وی شما را ترک می کنم.همیشه برای او مهربان و با وفا و صمیمی باشید زیرا کارلایل استحقاق وفا و صداقت شما را دارد.




romangram.com | @romangram_com