#سقوط_یک_فرشته__پارت_58

«آقای کارلایل بفرمایید ببینم این ازدواج چگونه صورت گرفت. آیا رسم و شرافت اینقدر منسوخ شده است که شما از نبودن من در خانه ام سوء استفاده کرده داخل خانواده من بشوید و خانم ایزابل را گول بزنید.

کارلایل از شنیدن این دشنام به کلی مات و متحیر مانده قامت بلند خود را از برافراشت رنگ از رخسارش پرید و مانند گچ سفید شده بود. با همه اینها دست و پای خود را گم نکرده و گفت:

«جناب لرد مقصود شما را هیچ نمی فهمم.»

«مقصود من واضح و روشن است.»

108-112



-وقتی کسی از نبودن سرپرست دختری سوءاستفاده کرده و او را از راه بدر میبرد و به ازدواجی نامتناسب و دون مقام دختر وادار می کند بچنین آدمی چه باید گفت و چه نامی به او باید داد؟

-خیلی معذرت می خواهم به هیچ وجه موضوع فریب و از راه به در بردن و در نهانی فریب دادن در میان نبوده است.من چنین نظری در مورد خانم ایزابل نداشته ام و روابط من با خانم ایزابل از روی منتهای آبرومندی و شرافت بوده و تصور می کنم سوءتعبیرشده باشد.

-اصلا کسی در این باره با من صحبتی نکرده است که سوءتعبیری در بین باشد.بلکه آگهی ازدواج شما را در روزنامه خواندم و در صورتی که لازم بود قبلا برای این موضوع به من مراجعه شود.

-یک ماه قبل که من پیشنهاد ازدواج به خانم ایزابل کردم اولین اقدام من این بود که نامه ای به شما نوشتم و از شما تقاضای موافقت کردم.نمی دانم چطور شده است که می فرمایید به وسیله روزنامه از زناشویی ما خبر دار شده اید.شاید حق گله از شما داشته باشم که به جوابی مرا مفتخر نکردید.

-مفاد نامه شما چه بود؟

-جریان را در آن نامه شرح دادم،به شما نوشتم تنها راه حلی که به نظر من درمورد ایزابل میرسد این است که با هم ازدواج کنیم.

-نامه را به چه آدرسی فرستادید؟


romangram.com | @romangram_com