#سرنوشت_وارونه_پارت_133
_چه کاری؟
_کاری که میگم
_خب چه کاری؟
_مشاور من میشی
_مشاور؟من قیافم به مشاورا میخوره؟
_هه همین که گفتم
_باشه قبول ولی مشاور یعنی من دقیقا باید چیکار کنم؟
_یعنی تو باید هر چی میخوام انجام بدی و قبل از من تو باید به خیلی از کارت برسی
_مثلا چی؟
_هرچی
_باشه
_خوبه
_میتونم یه دوری تو شرکت بزنم؟
_آره تازه اتاق شیرین اتاق سوم میتونی بری پیشش از وقتی دیدت خیلی اصرار کرد شمارتو بدم ولی خوب من نداشتم
این یعنی من نمیدونم تو چه غلطی میکنی تنها
_باشه من برم
خواستم که گفت:شماره
وای من که شمارمو بلد نیستم!
گوشیمو از کبفم در اوردم و گفتم:شما شمارتون بدین من تک میزنم بهتون
پوزخنده ای زد و گفت:میخوای بگی بلد نیستی شمارتو؟
_خب من خطمو تازه خریدم
یه تا ابروشو داد بالا و گفت:اوکی بنویس 0912.....
وقتی سیوش کردم تکی زدم بهش و از اتاق خارج شدم
با بی میلی طرف اتاق شیرین رفتم
در زدم و رفتم داخل
romangram.com | @romangram_com