#سرآغاز_یک_احساس
#سرآغاز_یک_احساس_پارت_75
_هستی:اوکی سامان فقط بی زحمت چن تا از چمدونا رو بیار پایین ک بزاریم تو ماشین من
_سامان:لازم نکرده شما ماشین نمیاری
_هستی:عع سامان چی میگی خوووب تو ی ماشین ک جا نمیشیم
_سامان:میدونم جا نمیشیم پرهام ماشینشو اورده تو دیگه نمیخواد بیاری
_هستی:باشه پس پرهام جان سویچتو بده ما وسایلمونو بزاریم
_مهرداد:نمیخواد هستی من میبرم
بعدم اومد چمدونا رو از هستی گرفت و برد گذاشت تو ماشین پرهام....ماشینش ی سيتروئن آبی بود که سیستم بهش بسته بود در حدددد بوووووگاتی
_سامان:هستی و پریناز شما با من بیایید مهسا و طناز و مهرداد و هم با پرهام
( مهسا )
رفتم چسبیدم ب مهراد بازوشو گرفتم و تکونش دادم و همزمان گفتم: مهرداد دادا نوکرتم بزار من جلو بشینم من اگه ب ظبط دسترسی نداشته باشم میمیرمم
_مهرداد:باشه بابا برو بشین جلو این دیونه بازیا چیه؟؟!
با نیش باز رفتم نشستم تو ماشین بقیه هم اومدن...ماشین سامی جلوتر از ما پارک بود...اونا هم سوار شدن و حرکت کردن ب محض اینکه پرهام استارت زد از تو کیفم فلشمو دراوردم
_مهسا:اینم ی هیجان مضاعف واسه جاده
مهرداد زد تو پیشونیش و سرشو ب عقب پرت کرد و تو همون حالت ایستاد و گفت:واااای غلط کردم گفتم جلو بشین الان تا مقصد بازبابد صدای تتلو رو تحمل کنیم ؟!!
کیف عینکم ک ی کیف سفت بود و حالت سنگ ریزه های بنفش روش کار شده بود و تو دستم گرفته بودم با این حرفش ناخودآگاه اونو پرت کردم سمتش که خورد رو شیکمش از درد سریع دوتا دستاشو گذاشت رو دلش و خم شد روشون....اخماش رفت توهم:اییی...ایییی دختر مگه مرض داری تو ب خاطر ی خواننده منو میزنی....بی مغز بی شعور
_مهسا:بله بابامم میزنم تو ک جای خود داری
طناز و پرهام همینجوری داشتن ب ما میخندیدن مهرداد قاطی کرد و گف:مگه داریم جک میگیم براتون ک هییی میخندین
_طناز:والا دست کمی از جوک نداره
_مهرداد:عاقا من این چیزا حالیم نمیشه من تو این ماشین امنیت جانی ک ندارم هییییییچ...اعصابمم با گوش دادن ب صدای داغون این مرتیکه روانی که فقط بلده عر بزنه خراب میشه
جیغغغغ کششیدم:بسسه مهرداد تمومش کن
یهووو صدای خوردن چیزی ب شیشه باعث شد ساکت بشم
سریع برگشتم ببینم کیه...سامان بود که انگار اصلا نتونسته بود سوار ماشین بشه و ی راست اومده بود سمت ما چون هستی و پرینازو دیدم که اوناهم سوار نشده رودن و کنار ماشین وایساده بودن...
با صدای سامان به خودم اومدم:چتهه مهسا چرا اینجوری میکنی؟
_از ایشون بپرس...
romangram.com | @romangraam