#سرآغاز_یک_احساس
#سرآغاز_یک_احساس_پارت_6

انگار

حواست نیس چی میپوشی

حواست نی این دنیا هیچی توش نیس

هنووو

گمی تو همین پوچی

مهسسسا جیغغغغغ بلندی زد و گف: وااااای پری عاشششقتم مرسی ک اهنگ امیرمو گذاشتی ( مهسا علاقه ای ک ب امیر تتلو داش علاقه ب عنوان ی طرفدار نبود حتی حاضر بود واسش بمیره واسه همین دوساش معمولا وقتی میخواستن خوشحالش کنن با ی چیزی ک ب تتلو مربوط باشه خوشحالش میکردم )

هستی گف: باشه حالا هیس کن تا اهنگ امیرتو گووش کنیم

_مهسا : چششششم

هستی از تو ایینه نگاهی ب طناز کردو گف: وااا طنی چته چرا داری مث کنیز حاج باقر غرغر میکنی سررم رف

_طناز: دررررد خودش اون جلو نشسته راحته…خوب دختر تو میمردی ماشین دو در نگیری من این عقب خفه شدم ماشین دو در ما لیلی مجنوناس ن تو ک با ماشینت مسافر کشی میکنی

و با این حرف طناز باز همه خندیدن

_هستی: باشه واسه سری بعدی یادم میمونه حالا ی دهن واسمون ساکت شو تا ببینیم این اقای تتلو چی میگه

یهووو همشون شروع کردن ب خوندن

این تیکه هایی که بهم میندازی

خودم نوشتمشون رو کاغذ

چک نویساشم اون روها هس

فروختم ب خواننده ها

خوندن و رسیده اهنگ ب گوش تو و امثال تو ........

همیجوری ک داشتن میچرخیدن و اهنگای مختلف رو بلند بلند میخوندن گاهی با بعضی ماشینا شاخ ب شاخ میکردن و این ب خاطر دس فرمون خوب هستی بود ک موجب میشد ضایع نشن

_هستی :عاقا نمیشه همینجوری ول باشیم تو خیابون که...بنزین گرون شده هااا درک میکنید؟!!! این ماشینم که مصرف سوختش ماشالله.....اینجوری بخوایید بگردین باید دنگ بدید

_مهسا: دکی...برگرد خونه بینم....حالا ی ار مارو ورداشته اورده بیرون تازه داره دنگی دونگی هم میکنه

_طناز: خو راس میگه دیگ الکی بی هدف داره میچرخه تو خیابون...من میگم حالا که جایی نیس بریم خونه درس بخونیم که....

یهو هرسه تاشون باهم خطاب به طناز گفتن: خفههه

_پریناز: تو از الان تا اخر شب نظر نده هرجا بردیمت بیا صداتم درنیاد....


romangram.com | @romangraam