#سرآغاز_یک_احساس
#سرآغاز_یک_احساس_پارت_27
صدای اهنگ توی گوشم پیچید عاشق این اهنگ بودم
***میگه نیستم قلبت خووورده ترک
خوب ب درک خووب ب دررررک***
ب ماشین بغل نگا کردم ی ک در کمال تعجب دیدم ماشین باربد قبلا ک ی بار نگا کرده بودم ی سمند بود ک راننده اش ی پیر مرده بود احتمالا لاینشو عوض کرده بود ب رو ب روم نگا کردم و باز صدای فوق العاده ی علی عبدالمالکی بود ک بهم انرژی داد
*** میگه نیستم موندی تنها تر
خوب ب درک خوب ب درک ***
دوباره ب ماشین بغلی نگا کردم نگام توی ی جفت چشم ابی گره خورد.. چشمای باربد بود از چشماش خوندم ک میخواد ی کاری بکنه.. با گازی ک داد و شنیدن صدای اگزوز ماشینش فهمیدم میخواد چیکار کنه
مطمین بودم اگه بخواد شاخ ب شاخ کنه بالاخره ی جا کم میارم قبلا زیاد با پسر اینکارا رو کرده بودم اما نمیدونم چرا ایندفعه وقتی توی چشای این پسرا نگا کردم ترسیدم با اینکه ب دس فرمون عالی خودم اعتماد داشتم ولی ته دلم ی جووری بود سیاوش همیشه میگه اجی کوچیکه من دس فرمونش از صدتا پسرم بهتره میگف هرکی تورو پشت فرمون نبینه فک میکنه ک مرد داره رانندگی میکنه
همیشه تعریفای سیا ارومم میکرد اون باعث دلگرمیم بود
*** اینقدر ب عکسام خیره شو تا دق کنی
شباتو بعد از این باید هق هق کنی
من ک ازت گذشتمو رفتم رفیق
شاید بتونی عکسمو عااااشق کنی***
فرمون رو محکم توی دستم فشار دادم و خودمو دلداری دادم
_ هستی تو میتونی تو توی این دیوونهه بازیا استادی.. روشونو کم میکنی .. نباید فک کنن چون دختری کم میاری میتونی هستی میتوونی ینی باید بتونی..خره اینم یکی مث همونایی ک قبلا باهاشون کل انداختی و ضایع شدن اعتماد ب نفس بالای پسرا توی رانندگی در مقابل ی زن نقطه ضعفشونه... ولی ایندفه ادرسو اشتباه اومدن چوون اون دختری ک دس کم گرفتنش توویی.. تویی ک هرچی خواسی شده پس مطمین باش اینم میشه
*** هییی اشک تمساح میریزی ک چی بشه
شبو روزات باید باهم یکی بشه
البوم عکسامونو قیچی میکنم
تموم عکساون باید تکی بشه***
ی نفس عمیق کشیدم دستی رو خوابوندم چشمامو بستم و شروع کردم ب شمردن
10
9
8
romangram.com | @romangraam