#همه_سهم_دنیارو_ازم_بگیر_(جلد_دوم)_پارت_101


-يه خاطره ي خوب ارزش يه لبخند و داره.

فاطمه به آرامي گفت:کيان؟

فرشته سر تکان داد ورو به سبحان گفت:شرمنده استاد تو زحمت انداختيمتون.

سبحان طلبکارانه گفت:چه اصراري داري همه جا به من بگي استاد؟دانشگاه تعطيل شده فرشه خانوم.محض اطلاع!

فرشته لبخندي به سبحان زد و گفت:بهرحال ممنونم.

سبحان با لبخند جوابش را داد.رسيده به کوچه فرشته گفت:اگه به ناهار دعوتتون کنم مي پذيرين؟

سبحان با خنده اشاره ايي به تيپش کرد و گفت:حتما با اين سرووضع؟ اونم برا مني که قراره اولين بارم باشه؟عمرا!

فرشته پياده شد و گفت:هر جور ميلتونه!

فاطمه هم پشت سرش پايين آمد. هر دو از سبحان خداحافظي کردند به سوي خانه رفتند که فاطمه گفت:از يک شنبه ماه رمضونِ ميري پيشواز؟

-آره يه روز جلوش ميرم.

-تو اين گرما خدا کمک کنه.

-من برنامه دارم، دانشگاه ها که تعطيله، شبارو بيدار ميشينم و روزا مي خوابم اينجوري کمتر بهم فشار مياد.

فاطمه با خنده گفت:خفاش!

فرشته لبخند کمرنگي زد و شانه ايي بالا انداخت.جلوي در از هم خداحافظي کردند و هر کدام به خانه شان رفتند.

************************

هر دو پادر مشکي عربي شان را به سر کشيدند، زهرا با رضايت لبخندي به هر دو زد و رو به شاپور گفت:ساعت چند عزاداري شروع ميشه؟

شاپور آخرين دکمه ي لباس مشکي رنگش را بست و شانه را از جلوي آينه برداشت تا موهايش را مرتب کند، گفت:ساعت9، اگه آماده اين برين تو ماشين تا بيام.

زهرا رو به فرشته و فاطمه گفت:پس برين تا شاپورم بياد.

فرشته و فاطمه که بيرون رفتند فرشته پرسيد:مرتضي نمياد؟

-با کيان رفته، حالا کدوم هيئت نمي دونم.

فرشته آرزومندانه در دل دعا کرد که آنها را ببيند خصوصا مردي که دل برده بود و تمام 19 روز ماه رمضان را در غيبت بود و حالا ديدنش دل مي برد از اين دخترکي که متاسف بود از تمام رفتارهايي که جدايي هديه داده بود.

سوار ماشين که شدند شاپور در حياط را بست و سويچ را از جيب شلوار خاکستري براقش بيرون آورد و سوار ماشين شد و حرکت کرد....

پر اشک نگاهي به جمعيت انداخت که صداي گريه شان دل کباب مي کرد و او نگاهش در خيل اين جمعيت پي مردي بود که به آرامي سينه مي زد و دانه هاي اشک روي گونه اش از دور هم برقش چشم مي زد و امشب از آن شب هايي بود که از ته دل دعا مي کرد اين مرد تمام و کمال مال خودش شود...

مرتضي کنار گوشش گفت:اولين باره؟


romangram.com | @romangram_com