#سهم_من_از_با_تو_بودن_پارت_10

برم بگیرم ؟

. ــ نه مادر ... تخم مرغ هست .. نیمرو درست می کنم

! عطا بلند شد و به سویم آمد : ببینمت

توجهی به او نکردم . شیلنگ آب را از دستم گرفت : تو که فکر نمی کنی

... منم مثل اون

با خشم نگاهش کردم : چرا اتفاقا داشتم به همین فکر می کردم تو و

داداشت سرو ته .. اصلا همه ی مردا سر و ته یه کرباسین ! از همه تون بدم

! میاد حیف دختری که بخواد شوهر کنه

ــ ریحان بهتره رو اعصاب من راه نری ... تو حق نداری من و با اون مقایسه

" این نیستم

.....

!! کنی .. من هر چی باشم دیگه قمار باز و "

راست می گفت .. عزت جز قمار بازی اهل ... اهل هر فرقه ی دیگری هم که

فکرش را بکنی بود ... من حتی خجالت می کشم نام کاری که او انجام می

. دهد و عطا از آن نام برد هم اسمی بر زبانم بیاورم

به چشمانش نگاه کردم : من اصلا تو رو آدم حساب نمی کنم که بخوام با

. کسی مقایسه کنم

فقط نگاهم کرد ... نگاهی خیره و طولانی ! دندان به هم سایید ... عجیب


romangram.com | @romangram_com