#روژان،_قربانی_یک_رسم_پارت_78

- پس خون پسر من چی میشه ، خون جوون من چی میشه

از حرفهاش که سردرمی یارم ، اخمم غلیظ تر میشه و با خشم میگم

- مشکل کجاست

- مشکل اونه ، مشکل دختریه که تو اون اتاقه ، مشکل اون قبر تو قبرستون ، مشکل تویی که اونو آوردی این خونه و این زندگی رو براش درست کردی

- هر حرفی یا مشکلی هست بهتر با میر حسین حرف بزنید

- گفتم ، فکر میکنی نگفتم . اون دختر باید برگرده عمارت

- برگرده که چی بشه ؟

- که عذاب بکشه ، مثل من ، عذابش میدم ، اونقدر که به مرگ خودش راضی بشه .

درسته اون زن عموم بود ولی من . حقی نداره واسه من و زندگیم تصمیم بگیره یا حتی راجع بهش حرف بزنه .

- تصمصیم اینکه اون کجا بره شما نمیگیری.

- آهان پسس بگو موضوع چیه ی با اون بر و رو گولت زده

- زن عمو تمومش کن ، همین الان تمومش کن وگرنه مجبورم کاری بکنم که خوشایند نیست

با غیظ سرشو برمیگردونه و به اونا زنا میگه که بریم . بعد از رفتن اونا می شینم رو مبل و با دستم سرمو میگیره .

- پس میر حسین چی کار میکنه که اونا اومدن اینجا

با صدای بلند دایه که آب میخواست به خودم می یام و به لیوان آب برمیدارم و میرم سمت اتاق خواب ها .


romangram.com | @romangram_com