#روژان،_قربانی_یک_رسم_پارت_70
- ای بابا اینم که نیست
- مشکلی پیش اومده
دستم شل میشه و کیف از رو شونم می یوفته . دو قدم میرم عقب تا ببینم صدا از نگهبانیه یا نه ولی کسی اون تو نبود . یکم دورتر یه پسری وایستاده بود ، چشمم کف پاش .
آب دهنم و قورت میدم و نگاهش میکنم ،
- مشکلی پیش اومده
چهار شونه ، خوش استیل و تو پر ، موهاش پر پشت ، چشم ابرو مشکی
- نه یعنی چرا
لبخند میزنه
- می تونم کمکتون کنم
- من با نگهبانی کار داشتم ولی نیست
بیخیال نگهبان میشم و کیفم و با قالیچه رو میزارم دم آسانسور و برمیگردم سمت در ورودی تا بقیه وسایل و بیارم ولی اون پسره هنوز اونجا وایستاده .
- کمک لازم ندارید
- نه ممنون شما بفرماید
اگه منو ببین با این پسره حرف زدم بیچاره میشم ، دیگه حتی از خونه هم نمی زارن برم بیرون .
میرم و وسایل و برمیدارم و دوباره برمی گردم و میزارم دمه آسانسور ولی دیگه اون پسره رو اونجا ندیدم . بیخیال دکمه آسانسور و میزنم و چند دقیقه بعد میرسه همکف و میرم بالا .
romangram.com | @romangram_com