#روژان،_قربانی_یک_رسم_پارت_52
دایه داره شام درست میکنه
- میشه یه چیزی بپرسم
قاشق به دست برمیگرده عقب و منو که نگاه میکنه
- بگو دختر جان
- چرا.... چرا شماره دوستامو گرفتید ؟
- فکر نمیکنی که میر حسین همین جوری ، تو رو که هم جوونی هم خوشگل ول کنه تو این شهر به این درندشتی
- آخه
- آخه نداره که . درسته من هستم تو این خونه ، ولی منه پیرزن چه کاری میتونم بکنم . میر حسین آدم هایی داره که مواظب همه چی باشن ؟
با ترس و چشماهای گرد شده دارم به دایه نگاه میکنم .
- یعنی .. یعنی مراقب منم هستن
- مراقبن تا مشکلی برات پیش نیاد
من از وقتی که یادم می یاد تنها زندگی میکردم و تا حالا کسی مراقبم نبود ، حالا میر حین کسایی رو گذاشته تا از من مواظبت کنن
از رو صندلی بلند می شم
- من ... من که .. آخه من کاری نمی کنم که
لکنت گرفتم ،
romangram.com | @romangram_com