#روژان،_قربانی_یک_رسم_پارت_48

- استرس داشتم جلوش نشسته بودم

ترانه هم به تبعیت مریم شالشو میندازه رو شونهاشو

- ولی خودمونیم عجب صدایی داشت . حرف زد من از ترس میخ شدم به مبل .

- اتاق نداری ؟

به گلسا نگاه میکنم

- چرا دارم ، واسه چی ؟

- نترس بابا ، چرا رنگت پرید . گفتم بریم اونجا راحت تر باشیم .

با بچه ها میرم سمت اتاقم .

- این اتاق کی ؟

ترانه داره به اتاق کیاوش اشاره میکنه

- اتاق کیاوش

- بریم نگاه کنیم

- بیخیال ترانه

- نرفتی تا حالا ؟

- نه بابا مگه دیوانم


romangram.com | @romangram_com