#روژان،_قربانی_یک_رسم_پارت_37

- بله

- من می تونم از خونه برم بییرون ؟

دست از صبحونه خوردن میکشه و من و نگاه میکنه

- کجا میخوای بری ؟

- من اینجا زندگی میکنم ، خونه دارم ، همه ی وسایلم هم اونجاست

- تهران زندگی میکنی ؟ با کی ؟

- تنها

- تنها ؟ مگه میشه ؟

- حالا که شده دایه

- یعنی حتی مادرتم باهات نیومده ؟

- نه ، اون پسراشو ول نمیکنه بیاد پیش من زندگی کنه که

- وا .. خوب مادرت

- من از بچگی تنها زندگی میکنم از بچگی ، می تونم برم وسایلمو بیارم ؟

- هر چیزیی لازم داری بگو برات میگیرم .

- دایه شما خودتون گفتید من می تونم برم بیرون ، می تونم درس بخونم


romangram.com | @romangram_com