#رز_سیاه_پارت_44
ادامه دادم:
من تمام دارایمو از دست دادم و مجبور شدم به ایران برم چون اصالت خانوادم اونجا بود . از این جریانات 4سال میگذره و قاتل خانواده من توی یه تصادف کشته شد درست ۵ ساعت بعد از بقتل رسوندن خانواده من جسدش رو توی دریا پیدا کردن،اون خودش رو همراه ماشینش توی دریا انداخته بود.
بلند ادامه دادم
حالا خیالت راحت شد؟ من شکایت نکردم چون سرنخی نداشتم تا بتونم انتقام مرگ خانوادم رو بگیرم اگر الان توی این گروه هستم فقط بخاطر اینه که من هیچ خونه ایی برای موندن ندارم و تصمیم گرفتم اینجا اموزش ببینم و به کشور ها کمک کنم.
_تموم شد،؟
باز دمم رو با حرث خارج کردم و ادامه دادم
_بهتر نیست من این سوال رو از تو بپرسم؟تموم شد؟
_باشه من قانع شدم اما اون دختر سارا اون چطور؟
_سارا یه دختره سادس که پستی و بلندی توی زندگیش زیاد داره.،اصلا بگو ببینم تو چرا به ماها شک داری؟
_چون همتون مشکوکین!همسر یه پلیس بودن برای من دردسر درست میکنه ،شماها دختر فراری هستین یا حداقل میتونم بگم اون ۳ نفر.
رز سسسسیاااه🌠, [۲۹.۰۹.۱۷ ۰۱:۵۳]
[فوروارد از کانال صلیب عشق]
#پارت80
دست به سینه روبروش ایستادم قدم تا زیر چونش بود هنوز هم اخم چهره شو حفظ کرده بود.
_تو همیشه انقدر زود درباره دیگران قضاوت میکنی؟
_کار من ریسک بالایی داره برای اطمینان خاطر نیازه که افرادم رو بشناسم .
_ در را بطه با سارا داری زکد قضاوت میکنی، ازدواج اون صوریه.
_ینی چی واضح توضیح بده!
_ ارمان پسر دایشه،از بچگی اسمشون روی هم بوده و اخرم باهام ازدواج کردن.
نگاه معناداری بهم انداخت و لبخند زد
_اصلا دروغ گوی خوبی نیستی!
_منظورت چیه؟
_ارمان با دختری بنام محیا سعادت ازدواج کرده و همسرش بدست همین خانوم سارا بقتل رسیده اون پرونده داره نگو که نمیدونستی اون دختر سابقه داره!
شوکه شدم سابقه زندان!اونم سارا نه این امکان نداشت....
رز سسسسیاااه🌠, [۲۹.۰۹.۱۷ ۰۱:۵۳]
[فوروارد از کانال صلیب عشق]
#پارت81
سارا
_وای حالا چیکار کنیم.
نازگل_هیچی اگه رز بفهمه چه کلاه گشادی سرش گذاشتیم اصلا خوب نیست.مخصوصا تو نوشین خانوم.
از پشت میز بلند شدم و به سمت خروجی رفتم.
خراب شد نباید اینطور میشد حالا باید چیکار کنم .اگه رز بفمه من سابقه دارم اصلا خوب نمیشه، اون به من اعتماد کرده بود.
وای خدایا کمکم کن..
***************************
نوشین
نازگل خوب گوش کن ببین چی میگم ما کلی برای بدست اوردن اعتماد این دختر زحمت کشیدیم حواست باشه یه موقعه چیزی از دهنت نپره که بی چاره میشیم.
نازگل_بایدم بترسی یا بهتره بگم باید ناراحت بشه میدونی اگه بفهمه تمام اون ننمن غریبم بازیات دروغ بوده چه دماری از روزگارت در میاره؟
_اگه تو مراقب حرف زدنت باشی من میدونم چطوری جمش کنم ،اه خدالعنت کنه این پسره فضولو من گفتم غیب شدندش عادی نیست گفتی بیخودی نگرانی!
_اشتباهات خودتو گردن حامد ننداز . تو بایداز روز اول راستشو به رز میگفتی نه اینکه با دوز و کلک جلو بری.
_اه نازگل توروخدا باز شروع نکن چی بهش میگفتم هان راه دیگه ایی جز این نداشتم.
_بله راه راستو ول کردی چپیدی تو فرعی،از فرعی به اصلی رفتن هم همیشه خطر داره . اگه رز بفهمه تمام اون ۶ ماه اتاقشو نامحسوس میگشتی و ایمیل هاشو چک میکردی اصلا عواقبش خوشایند نیست میدونی که؟!
نگاه معنا داری بهش انداختم
_نه که تو و سارا الهه بودین و من فقط این وسط رز و پیچوندم.
_شرایط من با تو فرق داره.
پوزخند زدم
_بله بله کاملا حق با شماست!.
romangram.com | @romangram_com