#رقاص_های_شیطون_پارت_96


شونه اي بالا انداخت و گفت:بلاخره سرپرست گروهه

سري از روي تاسف تكون دادم و ديگه چيزي نگفتم

شروين روشو كرد سمت ما و گفت:بچه ها خوب گوش كنين

همه سكوت كردن و به شروين خيره شدن جز من ..... شروين سري تكون داد و گفت: 3روز ديگه مسابقه داريم .... اين مسابقه خيلي حساسه و بايد ببريم تا بتونيم بريم به مسابقه نهايي تمام سعيتونو بكنين صبح زودتر بيدارشين و تمرين كنين كمتر صحبت كنين و بيشتر تمرين كنين با زودتر بخوابين و...

حرفشو قطع كردم و گفتم:ببخشن استاد مثل اينكه فراموش كردين ما الان چند ساله كه كارمون اينه لازم نيست مثل بچه دبستانيا رفتار كني

بچه ها همه تاييد كردن ...... شروين سرشو تكون داد و گفت:ميدونم فقط محض يادآوري

پوزخند زدم و گفتم:يادآوري نه تلافي

اخم كرد و گفت:به هر حال از اين به بعد اينكارارو بكنين الانم بيايين تكنيكايي رو كه قراره انجام بدين رو نشون بدين يه وقت اشتباهي پيش نياد

بچه ها يكي يكي رفتن و هر كدوم تكنيكاي خودشونو انجام دادن

نوبت به من رسيد از جام بلند شدم و رفتم ....شروين آهنگ مخصوص خودمو گذاشت ....خواستم شروع كنم كه آهنگ عوض شد برگشتم سمت شروين تا اعتراض كنم كه ترمه به جاش گفت:يه رقاص بايد با هر آهنگي برقصه

پوزخندي زدم و به آلماني گفتم:Lewd

خواست بياد سمتم كه سري از روي تاسف براش تكون دادم و مشغول تكنو زدن شدم

آهنگش 6دقيقه بودو خسته شده بودم كه بلاخره تموم شد

سري براي شروين تكون دادم و رفتم سر جام نشستم

شروين رو به بچه ها گفت:خيله خب همتون عالي هستين بازم سعيتونو بكنين ...راستش يه مطلبي هست

مشتاق به خيره شديم كه گفت:ترمه قراره همكارمون باشه يعني من نباشيم اون سرپرستتونه


romangram.com | @romangram_com