#رقاص_های_شیطون_پارت_8
چجوري بگم كه تمومي نداره چشام تو نبودت شب و روز ميباره
ميون من و تو يه دريا سرابه يه دنيا مصيبت رو قلبم خرابه
من و خاطراتت سوزونده چه آسون دلم درب و داغون چشام خيسه بارون
يه ساز شكسته من و خستگي هام بدون تو حتي خودم رو نميخوام
خودم رو نميخوام يه لحظه يه ساعت نبود تو هيچوقت نميشه يه عادت
چجوري بگم كه بدوني چه خستم بدوني بريدم بفهمي شكستم
من و خاطراتت من و بي قراري شده باورم كه تو دوستم نداري
با چشماي خيسم نشستم يه گوشه تودستم يه قابه كه عكس تو توشه
يه دفتر پراز شعر و امضاء و حرفات يه نامه كه خيسه هنوزم از اكات
تو فكرم كه چيشد كه از من بريدي گناهم چي بود و تو از من چي ديدي
همش فكر ميكردم هميشه باهامي تو روزاي سختي تو تنها پناهمي
يه ساز شكسته من و خستگي هام بدون تو حتي خودم رو نميخوام
سرمو اوردم بالا و به چشماي شروين خيره شدم و خوندم:
خودم رو نميخوام يه لحظه يه ساعت نبود تو هيچوقت نميشه يه عادت
چجوري بگم كه بدوني چه خستم بدوني بريدم بفهمي شكستم
من و خاطراتت من و بي قراري شده باورم كه تو دوستم نداري
romangram.com | @romangram_com