#رقاص_های_شیطون_پارت_79

در ماشينو باز كردم و گفتم:بهتره سوار شي چون اكه خوابم ببره مجبور ميشم تو ماشين بخوابم

صداي نفسهاي عصبيشو ميشنيدم ..... حقش بود مرتيكه پررو

سوار ماشين شد و راه افتاد .... كم كم داشت خوابم ميبرد ..... خميازه اي كشيدم و چشمامو بستم و خوابم برد

با نوازشاي دستي از خواب بيدار شدم اما چشمامو باز نكردم .... گيج بودم و نميدونستم كجام

صداي شروينو شنيدم كه كنار گوشم گفت:خانومي...خانومم بلند شو رسيديما

خميازه اي كشيدم و گفتم:ولم كن شروين خوابم مياد

دستاشو دورم حلقه كرد و كشيدم سمت خودش .... از بس گيج بودم حتي يادم نبود كه اون يه خيانتكاره

سرمو بوسيد و كنار گوشم گفت:الهي من قربونت برم خانومم دير وقته بلند شو بريم رو تختت بخواب

سرمو فرو كردم تو سينش و گفتم:نميخوام همينجا خوبه ميخوام بخوابم ولم كن

نفس عميقي كشيد و گفت:باشه همينجا بخواب

دستمو گذاشتم رو سينش ..... كم كم داشت خوابم كه نفساي گرمش رو صورتم حس كردم

زمزمه وار گفت:كاش هميشه خواب آلو باشي و نفهمي كه من چه حماقتي كردم .... كاش هميشه مال خودم باشي .... سيما بدون تو هيچي نيستم فقط ببخش منو فقط همين

گرمي لباشو روي لبام حس كردم .... حس شيريني كه اولين بار حس كردم ..... دوست نداشتم هوشيار باشم دوست نداشتم يادم بياد باهام چيكار كرد دوست نداشتم يادم بياد كه ديگه شوهرم نيست .... مرد من نيست

لباشو از رو لبام برداشت....كنار گوشم گفت:لبات هنوزم مثل اولين بار كه چشيدمشون شيرينن

آهي كشيد و گفت:دوست داشتم هميشه تو بغلم باشي اما نشد خيلي برام سخت بود اينهمه ازت دور باشم همش تقصير اون دختره ي ..... اگه اون روز من احمق پيرهن تنم بود يا اونو از خونمون بيرونش ميكردم هيچوقت اينجوري نميشد اما سيما تا جايي كه ميدونم من هيچوقت بهت خيانت نكردم من حتي به اون دستم نزدم تو فقط ببخش منو قول ميدم جبران كنم قول ميدم بيشتر از قبل كنارت باشم كنار تويي كه همه دنياي مني ......دوست دارم دنياي من

منو تو بغلش فشرد .... لبخند محوي زدم و به خواب رفتم .......

2ماه بعد....

romangram.com | @romangram_com