#رقاص_های_شیطون_پارت_42
سری تکون دادم و لبخند زدم و رو بهشون گفتم:من و کیلا از 18سالگی من باهم دوست بودیم راستش رو بخوایین کیلا معلم رقص سالسای منه و خیلی ازش ممنونم که بهم رقص سالسا رو یاد داد کیلا خیلی مهربونه فارسی رو میفهمه اما نمیتونه درست کلماتو ادا کن ولی اونجوری که بقیه فکر میکنن نیست خیلی با احساس و مهربونه مثل یه برادر دوسش دارم چون چندسالی کنارش بودم برای همین همیشه از گردنش آویزون میشم این عادت همیشگیمه که خودمو براش لوس کنم و میدونم که اون بهم نظ بدی نداره
کیلا دستشو گذاشت رو دستم و لبخندی زد و به فارسی گفت:سیما من تو رو خیلی خیلی دوست دارم
لبخندی بهش زدم و گفتم:منم همینطور عزیزم
سامان رو به کیلا کرد و گفت:میگم کیلا از دست این وروجک عاصی نمیشی
لبخندی زد و به فارسی گفت:نه سیما خیلی خوب هست اما ...
نتونست بقیشو به فارسی بگه و به آلمانی گفت:اما خیلی لجباز و یه دنده ست
اخمی کردم و گفتم:لجباز و یه دنده خودتی
دستمو از دستش کشیدم بیرون دست به سینه با اخم رومو ازش گرفتم
سپیده خندید و گفت:کیلا راست میگه تو خیلی لجباز و یه دنده ای
سامان زد به شونه ی سپیده و گفت:هی هی دختر جون کجاش یه دندس خیلیم دختر خوبیه
خندیدم و سامانو بغل کردم و گفت:مگه اینکه تو منو دوس داشته باشی
سامان سرمو بوسید و ازم جدا شد
امید سرشو گرفت بالا و گفت:بچه ها چرا غذامونو نمیارن من دلم درد گرفت خب
من و کیلا و سامان به هم خیره شدیم و پقی زدیم زیر خنده
سپیده به امید نگاه کرد و گفت:آقای شیکمو همین الان سفارش دادیما ماشالله اون غذاهایی که تو سفارش دادی خودش دوساعت طول میکشه
امید سرشو انداخت پایین و گفت:مگه چیه آخه خب گشنمه
romangram.com | @romangram_com