#رقاص_های_شیطون_پارت_20


روي صورت سوگل و سيمين و ساناز و سپيده لبخند بود سپيده ديگه استرس نداشت بلكه ميخنديد و دست ميزد

مجري اومد روي صحنه و رو به همه گفت:لطفا ساكت ميخوام برنده مسابقه رو اعلام كنم

برگشت سمتمونو لبخند زد و گفت:برنده اين مسابقه گروه .................................................. .........شكست ناپذيران

لبخند از روي صورتم محو شد

صداي جيغ و تشويق مردم صداي پوزخنداي اون گروه صداي مجري صداي گريه كردن سپيده و سوگل همه و همه تو گوشم ميپيچيد مثل يه سمفوني سمفوني مرگ روحم

دو زانو روي زمين افتادم هنوز توي شوك بودم سرمو بلند كردم و به مردم خيره شدم همشون خوشحال بودن از باخت ما

با اينكه ما بهترين رقصو داشتيم اما باختيم آخه چرا خدايا اين رسمش نيست ما اينهمه تلاش كرديم

نه خدايـــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــا...........

با مشت محكم كوبيدم روي ميز و با حرص گفتم: شروين ازت متنفرم بفهم اينو

سرمو گرفتم بالا و تو چشماش خيره شدم و گفتم:ميفهمي؟ميفهمي ازت بدم مياد؟هان؟

سرشو انداخت پايين و گفت:من...من...من متاسفم سيما نميخواستم..

پوزخند صدا داري زدم و گفتم:تو چي نميخواستي؟منو؟زندگيتو؟تو چيو نميخواستي؟ما چي كم داشتيم ؟هان؟ما تو زندگيمون چي كم داشتيم؟د جواب بده لعنتي

سرشو تكون داد و گفت:هيچي

خنده ي عصبي كردم و گفتم:پس گمشو بيرون از اينجا برو خيالت راحت شد زندگيمونو داغون كردي امروزم خودمو داغون كردي چيه نكنه بازم مخواي بلا سرم بياري؟بس نيست شروين ؟بسم نيست؟بخدا بسمه من كه ديگه رقيبت نيستم هان؟منكه ديگه باختم اين مسابقرو من كه ديگه زنت نيستم لعنتي ديگه زنت نيستم

با مشت ميكوبيدم روي ميز و هي تكرار ميكردم:نيستم

فرياد زدم از ته دل تموم دلتنگيامو ريختم تو صدامو فرياد زدم:د لعنتي من زنت بودم نه عروسكت من عاشقت بودم عوضي


romangram.com | @romangram_com