#پیتزا_پپرونی
#پیتزا_پپرونی_پارت_130


صدای زمزمه جمع و خنده های کوتاه نشان از راحت شدن خیال جمع داشت. صداریی لبخندی به آنها زد و برای اینکه جمع دوباره ساکت شود کمی بلند ترگفت:

- البته به یک شرط.

جمع دوباره ساکت شد و نگران به صدرایی خیره شد. هادی با پوزخند گفت:

- معلوم بود به این راحتی کوتاه نمی اد. حتما نصف ارث بقیه رو هم می خواد.

ساعد نگاه اخم آلودی به هادی انداخت و گفت:

- بس کن که همش تقصیر توه بی فکره اگه اون روز جلوی زبونت و گرفته بودی الان مسخره دست یه الف بچه نشده بودیم. الانم سعی کن دهنت و ببندی تا کسی چیزی ازت نپرسیده حرف نزنی.

هادی از برخورد پدرش توی جمع حسابی کنف شده بود. اخم تندی کرد و سرش را پائین انداخت. هدیه کنار گوشش گفت:

- اینقدر حرص نخور. مثلا چه شرطی می خواد بکنه. بعدا می تونی به خدمتش برسی. از طرف منم حالشو بگیر.

بعد لبش را گزید و گفت:

- پسره از خود راضی. از همون روز اول ازش بدم اومد.

هادی هیچ عکس العملی نشان نداد. رضا سینه اش را صاف کرد و گفت:

- خوب حالا این شرط چیه؟

صدرایی باز هم به رضا لبخند زد و گفت:

- اینو خودش بهتون می گه.

بعد مستخدم را صدا زد و گفت:

- آقا رو صداش کن.

زن سری تکان داد و از پله بالا رفت.

سام پوزخندی به چهره اتو کشیده خودش توی آینه زد و دوباره کراواتش را کمی جا به جا کرد. این بار مجبور شده بود بدهد همان فروشده برایش گره بزند چون خودش که بلد نبود و فعلا نیایش هم... دم دستش نبود. آهی از ته دل کشید. واقعا که امشب خانه پدربزگش به سیرک تبدیل می شد. ولی مسلما دلقک این سیرک خودش بود. می دانست با این کار اگر یک ذره هم امکان بخشش از طرف خانواده اش را داشت با این کار همان را هم از دست می داد. ته دلش از اینکه می خواست حرمت بزرگترش را بشکد. ناراحت بود. ولی وقتی یادش می آمد چه رفتاری با او داشتند مصمم می شد که کارش را انجام دهد. اصلا برای توهینی که به شعورش و شخصیت خود و خانواده اش شده بود مجبور بود که این راه را برود. دستی به موهای ژل خورده اش کشید و دوباره توی آینه نگاه کرد. به زودی او یک پسر بیست و یک ساله میلیونر بود. زیر لب تکرار کرد:

- میلیونر.

بعد به یاد حرف نیایش لبخند زد:

- یعنی به زودی میشی از این بچه پولدارا.

چقدر مسخره بود. نگاهش را از توی آینه گرفت و به کفش های نوه براقش خیره شد.دوباره تکرار کرد:

- میلیونر. یک میلیونر تنها و بی کس.

romangram.com | @romangraam