#پسران_بد__پارت_119

- چند دقيقه قبل از اينکه شما متوجه بشين برق قطع شد.بعد يه نفر منو هُل داد و افتادم روي زمين و احساس کردم يه چاقو روي گردنمه...مي دوني، همه اين اتفاقا به خاطر ندونم کاري هاي خودمه.بايد قبل اينکه وضيعت بدتر بشه برم گم و گور شم.

شبنم – من اصلا متوجه نميشم...يعني تو ميگي جن يا هر کوفت و زهر مار ديگه اي باعث شدن شيرين همچين کاري کنه؟! واقعا مسخره ست... .خب اگه تو از اينجا بري تکليف خودت چي ميشه؟ مي خواي کجا بري؟! اگه دست از سر تو برندارن چي؟!

- در هر صورت من کارم تمومه.اگه اينجا بمونم شما رو هم به دردسر مي ندازم.تا همين الان هم کلي گند زدم...

شبنم – جواب اين سوال منو بده...اگه بي خيال خودت نشن چي؟!!

- گفتم که...در هر صورت کار من تمومه.کاري از دست کسي برنمياد... .

شبنم ديگه چيزي نگفت...منم همينطور.راه درست هم همين بود که من از خونه برم.کاري که خيلي وقت پيش بايد مي کردم.

تمام شب بيدار بودم و يه لحظه هم نتونستم بخوابم.بلاخره ساعت شش و نيم صبح دست به کار شدم، مي خواستم قبل از اينکه کسي متوجه بشه وسايلمو جمع کنم و برم...تمام چيزايي که مي خواستم ببرم توي يه ساک جا ميشدن.تصميم گرفتم چند روز خونه ي شايان بمونم و اگه وضعيت همينجوري ادامه پيدا کرد آخرين نقشه مو پياده کنم...چون ديگه طاقت اتفاقاي عجيب و غريب رو نداشتم.

توي اتاق تنها بودم و ديگه تقريبا کار جمع کردن لباس هام تموم شده بود که مامان وارد اتاق شد و با تعجب پرسيد : چي کار مي کني؟!

- فکر کنم اگه چند وقت اينجا نباشم براي همه مون بهتر باشه...اينجوري وجدان خودم هم راحت تره.

مامان – کجا مي خواي بري؟

- يه چند وقت ميرم پيش شايان...بعد از اونم خدا بزرگه.

مامان – چه غلطا ! مي دوني اگه بابات بفهمه چي کار مي کنه؟!

- آره، احتمالا خيلي خوشحال ميشه.

مامان – مي خواي سر هيچ و پوچ خودتو آواره کني؟! من به شيرين ميگم بياد ازت عذرخواهي کنه.

- لازم نيست چون تقصير خودم بود.

ساکمو بستم و بلند شدم.مامان هم بي درنگ شروع کرد به صدا کردن بابا و چند ثانيه بعد بابا و شبنم رو هم به اتاق کشوند.مجبور شدم دوباره کل ماجرا رو براي اونا هم توضيح بدم اما زير بار نرفتن و مامان ساک رو به زور از دستم قاپيد.اعصابم حسابي بهم ريخته بود.آخرش تصميم گرفتم ساک رو بي خيال شم و بعدا براي بردنش برگردم.رفتم توي راهرو تا کفش هامو بپوشم و راهي خونه ي شايان بشم.

شبنم – اول صبحي داري کجا ميري؟!

- کجا رو دارم که برم؟!

شبنم – يعني اگه کارِت داشتم مي تونم پيش شايان پيدات کنم ديگه؟!


romangram.com | @romangram_com