#پرستار_دوست_داشتنی_پارت_109
برگشتم سمتش و منتظر نگاش کردم..نفس عميقي کشيدو گفت:جرئتو توي چي ميبيني؟ رو چ حسابي گفتي ايدين با جرئته؟؟
لحنش اروم بود..دعوا نداشت..
منم اروم گفتم:خب ايدين اونقدر شهامت داشت ک به لاله بگه دوسش داره..اونقدر شجاعت ب خرج داد ک حتي تواين ماموريت سختش از لاله خواستگاري کنه..
نگام کردو گفت:ک اينطور..فکر ميکني مشکلات من بيشتره يا ايدين؟
نميدونستم چي بگم..جوابي نداشتم..سکوتمو ک ديد گفت:ايدين ي پدرداره ک عين کوه پشتشه..ي مادر داره غم خوارو دلسوزشه..ولي من چي؟
من هردو شونو تو ده سالگي از دست دادم..من هنوز محتاج نوازشاي مادرمم..هنوزم محتاج حرفاي اطمينان بخش پدرمم..
نرگس اينا همه برام عقده شده..
توهم مثل من يتيمي..ميدوني درد بي پدرمادري چ سخته..
من چطور بااين همه ضعف و محتاج بودنم جرات اعتراف داشته باشم؟ چطور ميتونم ازت بخوام ب من تکيه کني درحالي ک خودم محتاج اينم ک يکي پشتم باشه..يکي مثل پدرم..يکي ک راه ورسم زندگي يادم بده..ي مادر ک ارومم کنه..
من شهامت اعتراف ندارم چون حس ميکنم نميتونم مراقبت باشم..من هرلحظه منتظر اينم ک شاهين همه چيو بفهمه و بعدشم بکشتم..من جونم بيشتر از ايدين درخطره..
نفسي گرفتو ادامه داد:اگ اين ماموريت موفق اميز نبوده باشه تهش ب ايدين ميگن اقا دستت دردنکنه خسته نباشي..اولين ماموريتت بود ده سال زحمت کشيدي کافيه..ولي اون کسي ک ضربه ميبينه منم..من خانوادم نابود شده..منم ک ترس از کشته شدن توسط عمومو دارم..
خودم بدرک..اعتراف کنم ک دوست دارم تا بازم عزيزترينمو ازم بگيره؟ اعتراف کنم تاازايني ک هستيم ب هم وابسته تر بشيم و وقتي اتفاقي برام افتاد جدايي برامون سخت بشه؟
اگ من بگم دوست دارم خيالت راحت ميشه..اره من دوست دارم..جونم ب جونت وصله..
نباشي نيستم نرگس..اينو خودتم ميدوني..ولي دل من ازاين بعد اشوبه..همش ترس از دست دادنتو دارم..اين ک شاهين ازتو ب عنوان نقطه ضعف من استفاده کنه..
نرگس من داغونم..پدرمادر ندارم ک ارومم کنن..تو برام ارامش باش..برام مادر باش..برام عشق باش..برام همدم باش زندگيم..
صداش رفته رفته اروم ميشد..
نفهميدم کي اشکام صورتمو خيس کرد..پوياي من چقدر تودلت غصه داري..چقدر دلت پربود..
چندقدم بينمونو سريع طي کردم رفتم سمتش..سرش ک پايين بود بادستام گرفتم و لبامو روي لباي لرزونش گزاشتم..ميخواستم ارومش کنم..اما ن با حرف..
دستام بين موهاش لغزيد و بوسه هاي ارومم نثار لباش شد..
بعد مکثي کوتاه اونم همراهيم کرد..اروم و طولاني ميبوسيدتم..ي بوسه براي کسب ارامش..ن لذت..
romangram.com | @romangram_com