#نسل_عاشقی_پارت_47


رایان+نه جیگر بچه هات دوتا گل پسرن بزار برم بگم بیارنشون خودت ببینی منکه تو ی نگاه عاشقشون شدم

رایان رفتو ی ۱۰ مین دیگه اومد خیلی خوشحال بودم و تو پوست خودم نمیگنجیدم که دیدم یکی گل پسرام تو بغل رایانه و یکی دیگش هم تو بغل رانا رایان اومدو فندقکم رو بهم داد رانا هم اون یکی فندقم رو داد

من-رایان اسماشون رو بگم

رایان+بگو خانومم

قرار بود که اگه دخترن رایان اسماشون رو بگه و اگه پسر باشن من اسماشون رو بگم

من-خوب کدوم بزرگتره

رایان+اونی که کپ منه

من-خوب ایناکه شبیه همن

همون موقع پرستار اومد

من-سلام خانوم میشه بگی کدوم بزرگتره

پرستار+سلام خانوم خسته نباشی اون چیزی که به دستشون وصله نوشته شده

من-اها ممنون

دیدم اونی که روی دست راستمه ده دقیقه از اون یکی بزرگتره

من-خوب اینی که روی دست راستمه اسمش اترین این یکی هم ارسین الهی من فداتون بشم

رانا+خوب اینم از اسم

همه رفتن بیرون و من به بچه ها شیر دادم البته رانا موند که ارسینم رو

بگیره که به اترینم شیر بدم و....

****پنج سال بعد****

امروز تولد اترین و ارسینمه دوتا فندقام ۵ سالشون شده

اترین+مامان میشا هم میاد

میشا بچه ی اوله راناست و خیلی نازه و چشماش به رایان رفته

من-اره نفسم میاد

اترین+اها باشه


romangram.com | @romangram_com