#نسل_عاشقی_پارت_15


تق تق تق تق

من-بعله

ارمیا+نمیاین پایین

من-چرا برو ماهم اومدیم

ارمیا+باشه

پاشدمو ی تونیک ابی روشن پوشیدم و ی جین سورمه ای پوشیدم و ی شال ابی-سورمه ای سرم کردم و دندونام رو مسواک زدم و از حموم اومدم بیرون و نگام به رایان افتاد لباس های اونم مثه من بود

رایان+بعله با خانومم ست کردم

من-اشکالی داره

رایان+نه

اومد جلو و دستمو گرفت و رفتیم بیرون و دیدیم همه نشستند ارمین تا مارو دید گفت

ارمین+به افتخار تازه عروس و تازه داماد بزن کف قشنگه رو

خودش هم سوت میکشید جاتون خالی رفتم و ی صبحونه تپل زدم بعد رفتم تو حال

من-خوب برنامه این هفتتون چیه

روشنا+نمیدونیم داریم فکر میکنیم

من-باع فکر کردن نمیخواد که امرو من شمارو میبرم بیرون فردا خونه ایم بعداظهرش دریا پس فردا هم بازار بعدش هم...

رایان+من میبرمتون ی جای خوب

من-خوب بیا اینم برنامه حالا پاشین لبساتون رو بپوشین که بریم ددر دودور.

خب رفتم تو اتاق و ی ست طوسی همرنگ چشمام زدم و رایان هم ست طوسی پوشید

البته قبلش حموم بود

موهاش که خیس بود افتاده بود رو صورتش و شبیه بچه تخسا شده بود

من-رایان...

میخواستم بگم که میشه من موهاتو درست کنم که خودش زودتر از من گفت

رایان+مهلا میشه بیای موهامو درست کنی


romangram.com | @romangram_com