#ننه_سرما_پارت_8
«دو تایی رفتیم یه گوشه ،پشت چند تا درخت که گفت»
_می فرمودین!
_ببینین ،من هنوز به نتیجه ی قطعی نرسیدم!
_برای چی؟!
_آخه من واقعا شما رو نمی شناسم!
_از چه نظر؟!
_از هر نظر ! ببینین ! ازدواج مسئله ی ساده ای نیست ! من باید بدونم که ایده های شما برای زندگی چیه؟
_ایده ی من مثل بقیه آدم هاست!
_و چه جوری؟!
_همونجوری که بقیه هستن!
_مثلا در مورد کار کردن! من دلم می خواد بعد از اینکه مدرکم رو گرفتم یه جا شاغِل بشم! شما با این مسأله مشکلی ندارین؟
«ساکت شد و رفت تو فکر. یه خرده بعد گفت»
_پس خونه و زندگی چی می شه؟
_می شه لطفا وقتی حرف می زنین منو نگاه کنین؟!
_چشم ،ببخشین !
_حالا بفرماییت!
_منظورم اینه که کار مختصِ مردِ خانواده ست ! اگه شما مشغول به کار بشین پس تکلیف خونه و زندگی چی می شه؟
_خب یه زن می تونه هم به مسؤولیتش تو خونه برسه و هم به کارش بیرون خونه!
_مشکل می بینم!
_نه ،مشکلی نیست ! به نظر من یه خانم نباید عمرش رو تو یه چهاردیواری تباه کنه!
_این تباه کردن نیست! شما دقت بفرمایین ! مسؤولیت خانه و خانه داری ،مسؤولیت سنگینی یه!یه خانم با خصوصیات فیزیکی خانم ها ،همونکه از عهده ی این مسؤولیت بربیاد ،کار بسیار مهمی انجام داده! گذشته از اون...
«سکوت کرد و سرش رو دوباره انداخت پایین! هر چند همون موقع م که مثلا سرش بالا بود،کمتر تو صورت من نگاه می کرد!»
_گذشته از اون چی؟
_«یه لبخند زد و گفت»
_وقتی یه خانم مادر شد که مسؤولیت دو برابر می شه! وقتی یه کوچولوی خوشگل خداوند به یه زن و مرد عطا کرد،دیگه واقعا رسیدگی به یه کار دیگه خیلی سخت و دشواره!
«وقتی صحبت مادر شدن رو کرد ،یه حال خوبی بهم دست داد اما زود گفتم»
_اول ازدواج که نباید بچه دار شد!
«با تعجب یه نگاه به من کرد و زود چشماش رو برگردوند یه طرف دیگه و گفت»
_چطور؟!
_بعد از ازدواج ،زن و مرد نباید بلافاصله بچه دار بشن! شاید اون ازدواج دوام پیدا نکنه! نباید که یه بچه قربانی بشه!
_تو رو خدا این حرفا رو نفرمایین ! تو خانواده ی ما اصلا این مسأله رسم نیست!
_طلاق؟!
_خواهش می کنم اسمش رو نبرین! اول زندگی شگون نداره!
«خندیدم و گفتم»
_خب همونطور که ازدواج هست ،طلاق م هست دیگه!
_حالا وقتی ازدواج هست چرا آدم در مورد اون یکی حرف بزنه !
«دوباره خندیدم و گفتم»
_باشه،ازدواج!
«خندید و نگاهم کرد و گفت»
_بعله ! این خوبه!
_در هر صورت باید بین ازدواج و زمان بچه دار شدن فاصله ای باشه تا زن و شوهر بهتر همدیگرو بشناسن!شما اینطور فکر نمی کنین؟
_نمی دونم والا چی بگم؟تو خانواده ی ما،اینطوری نیست .زن و شوهر ازدواج که کردن و چند ماه بعد بچه دار می شن.
_چند ماه بعد؟!
«اینو گفتم و خندیدم! اونم با چشمای متعجب نگاهم کرد و بعد صورتش سرخ شد! اما این دفعه زد زیر خنده و سرش رو انداخت پایین و گفت»
_مزاح می فرمایین؟!منظورم این بود که زیاد فاصله ی زمانی ایجاد نمی شه!
_خب این زیاد خوب نیست! شاید کار به اون کلمه برسه ها!
romangram.com | @romangram_com