#نغمه_عشق_پارت_58
امید:گذر زمان.
_حیوان؟
امید:مرغ عشق
_شغل؟
امید:عاشق شدن.
_اشیا؟
امید:یه دسته گل برای تو
_ امید ؟
امید:جان؟
_خیلی دوستت دارم.
خندید و گفت:
_تو چی نوشتی؟
_در مقابل تو قلم من اظهار وجود نمی کنه.
دفتر و ورق رو گذاشت کنار و گفت:
_ نغمه دوست داری چندا بچه داشته باشیم؟
خندیدم و گفتم:
_همه دخترا و پسرا تو یه همچین موقعیتی درباره ایده ها و معیارهاشون حرف می زنن و اینکه اصلا با هم تفاهم دارن یا نه اون وقت ما داریم سعی می کنیم درباره تعداد بچه به تفاوهم برسیم.
امید:آره حق با توئه.
_می گم امید بابای خوش تیپی داری ها؟
امید:این همیشه همینجوریه.راستش نغمه سرو گوشش می جنبه.
_این چه حرفیه؟
خندید و گفت:
_باور کن.ولی درست نقطه مقابل بابا،مامانه.خیلی ساده و معمولی لباس می پوشه همیشه.سر این موضوع کلی باهم بحث دارن.
_جدی؟
امید:آره بابا.در هر حال تا حالا که خوب یا بد با هم کنار اومدن.گاهی وقتا فکر می کنم مامن و بابا توی این همه سال فقط به خاطر من همدیگه رو تحمل کردن.
_راستی امید زیاد مراسم رو عقب ننداز.در ضمن دوست دارم مراسم عقد و نامزدی یه جا برگزر بشه مثل الناز .
امید:راستی این همون النازیه که می گفتی؟
_آره و در ضمن....خواهر آرشه.
امید:جدی؟
_آره.
امید:خب دیگه نغمه بهتره بریم.کلی درباره آینده مون حرف زدیم.راستی نغمه من و تو با هم تفاهم داریم؟
خندیدم و گفتم:
_تا دلت بخواد.
با هم از اتاق اومدیم بیرون همه برگشتن و ما رو دیدن که امید گفت:
_من و نغمه خانم با هم مشکلی نداریم.فقط می مونه نظر شما.
همه کف زدن و بابا یه چند روزی رو فرصت خواست.خلاصه اون شب هم گذشت.آخر شب به بابا گفتم زودتر کارا رو روبه راه کنه چون من نمی تونم زیاد از دانشگاه عقب بمونم.خلاصه سه روز بعد بابا اومد و گفت:
_توسط دوستش که توی کاشان کار می کنه تحقیق مفصلی کرده و آخر سر فقط به یه جواب رسیده امید پسره خوبیه من و می تونه خوشبخت کنه.اما مامان و بابا از قضیه آرش ترسیده بودن،تصمیم گرفتن برن و از نزدیک زندگی اونها رو ببینن.وقتی برگشتن مامان به مامان امید زنگ زد و گفت که می تون برای صحبت درباره بقیه چیزها بیان.
امروز روز جمعه است و دوباره امید و خانواده اش اومدن اینجا.مامان امید گفت:
_هر جور که شما بخوایین ما عمل می کنیم به نظر ما و امید جان مراسم نامزدی و عقد رو یه جا بگیریم تا این دو تا از این بیشتر از درسشون نیافتن.در ضمن خرج زیادی هم نکردیم و همین پول سرمایه ای می شه برای خودشون.
romangram.com | @romangram_com