#مسافر_پارت_64

یکم از نوشابه م رو خوردم و گفتم:

-خب کی بود

دستمو بردم سمت موبایلم تا ببینم کی زنگ زده که آرتان مچ دستمو محکم گرفت و فشار داد

-من باید از تو بپرسم کی بود

-وا یه چیزیت میشه ها خب من از کجا بدونم

پوزخند مسخره ای زد و ادامه دادم:

-آهـــا...شاید ملیکا ،آیدا یا یسنا بوده از این کرما زیاد میریزن

-از کی تا حالا دوستات پسر شدن؟؟

از تعجب چشام چهار تا شد خواستم بپرسم کی بود و چیکار داشت ولی زبونم چرخید و چیزه دیگه ای گفتم:

-یعنی جواب دادی؟؟؟؟

وهمین حرفم کافی بود تا آرتان آتیش بگیره دستمو گرفت و با اخمی که خدا وکیلی خیلی ازش ترسیده بودم گفت:

-گمشو برو تو ماشین

لال شده بودم هم ترسیده بودم هم اگه یه لحظه بیشتر میموندم و به حرفش گوش نمیدادم صداش بالاتر میرفت

سوییچ ماشین رو ازش گرفتم بی معطلی و سوار ماشین شدم.

طولی نکشید که آرتان هم اومد و در ماشین رو با ضرب بست.صداش اونقدر بلند بود که احساس کردم پاره شده پرده ی گوشم حتمیه:

-اون ح*ر*و*م*ز*ا*د*ه کیه ها؟؟؟حرف بزن!چرا لال شدی؟؟دِ زر بزن دیگه لامصب

با استرس لب باز کردم و گفتم:

-خب هنوز شماره ش رو ندیدم بذار ببینم بهت میگه

با چشم غره بهم نگاه کرد که کم مونده بود از ترس سکته کنم دستام بدجور میلرزید خواستم پنهونش کنم ولی نمیشد آرتان به همه ی کارام واقف بود.

دستم رو بردم تو کیفم و موبایلم رو دآوردم.

عجب موزماریه این آرتان موبایلو درست گذاشته سره جاش.

صفحه ی موبایل رو روشن کردم

با دیدن شماره خنده روی لبام نشست که از نگاه تیزبین آرتان دور نموند

-چی شد؟؟رفیقتون از آب در اومد؟

-نه آرتان چیزه...این سپهره

-اِ اسمشم میدونی چیه؟کیه این ب*ی*ن*ا*م*و*س

-آرتان اشتباه فکر میکنی سپهر یکی از دوستای دوران بچگیمه خیلی وقته رفته خارج و ازش خبر ندارم

-خفه شو

-درست صحبت کن این چه طرز حرف زدنه؟؟

-با من یکه به دو نکنا نذار اون روی سگم بالا بیاد

دیگه حوصله م سر رفته بود خیلی امر و نهی میکرد به حرفاش توجه نکرد م که با گفتن خونه بریم نشونت میدم ساکت شد و چیزی نگفت

نزدیکای تهران بودیم از اون موقع تا حالا چشم رو هم نذاشتم تو افکار خودم غوطه ور بودم که موبایلم زنگ خورد:

-سلام سپهر خوبی؟؟

-ســـلام زلزله ی خودمون چطور موتوری؟من که عالیم

-منم خوبم راستی چه خبرا؟کجایی؟؟

-تهران

جیغ کشیدم و گفتم:

-جـــدی میگی؟؟

خندید و گفت:

-دروغم چیه؟راستی اون آقاهه کی بود موبایلتو جواب داد؟

-کی آرتان؟شوهرمه

با گفتن این حرف آرتان از سرعتش کم کرد

romangram.com | @romangram_com