#مهمان_زندگی_پارت_63


فكر كنم ظرفيت آسانسور 5 نفره باشه !-

خيلي سرد جواب داد :

-مي دونم

با اعتراض گفت :

-حالا بايد كلي منتظر بمونيم تا دوباره بالا بياد

شاسی انتظار را فشرد وگفت:

-در عوض از نگاههاي هرزه ای كه قصد دارن قورتت بدن ،در اماني .

با چشمهاي گشاد شده به آرمین خيره شد.این تعصبش کاملا برایش تازگی داشت ،او به اين نوع نگاهها عادت داشت ولي هرگز برای اين نگاههاي هوس باز ارزشی قائل نبود . مي خواست چيزي بگويد كه در آسانسور باز شد . اين باریک گروه چهار نفره سالخورده درون آسانسور بودن که با لبخندی مهربان، آن دو را برنداز می کردند . سايه با توجه به ظرفيت آسانسورهمانجا بي حركت ماند ،اما آرمين وارد اتاقك شد و آمرانه رو به اوگفت:

- می خوای تا فردا همینجا بمونی !

اخه فكر كنم ظرفيتش تكميله !-

با پوزخندی تحقیر آمیزگفت:

تو كه اندازه نصف آدمم نيستي، چه جوری خودتو يكنفر به حساب مي ياري .-

حرف آرمین باعث تنوع وخنده همه شد . پر از خشم به آرمين چشم غره رفت پيرزن ريز نقش درون اتاقت در حالي كه دستش را مي گرفت او را به داخل كشيد وبا محبت گفت:

نگران نباش وزن من و تو روي هم يك نفر هم نميشه .-

اتاقک براي شش نفرشان تنگ بود و او مجبورشد براي راحتي ديگران خودش را به درب بچسباند . آرمين که متوجه حرکتش بود . در حالی که بازويش را می گرفت او را به سمت خود كشيدو محکم گفت:

- از درب فاصله بگيرخطرناکه

از اينكه آرمين جلو ديگران ضايعش مي كرد احساس حماقت وخفگي داشت . تقريبا به آرمين چسبيده بود و مي ترسيد او صداي ضربان قلبش را که داشت از قفسه سينه اش بيرون مي زد را بشنود با باز شدن درب نفس راحتي كشيد و قبل از ديگران بيرون پرید.

قسمتي از راه در سكوت گذشت نگاهش بيرون و روي سطح خيابان بود. آرمين آرام پرسيد .

-غذا خوردی ؟

-نه هنوز !

-چرا از سلف غذا نمي گيري ،تا اين ساعت گرسنه موندن باعث زخم معده ات مي شه

-به غذاي سلف عادت ندارم ، چون دستپخت مامانم و خيلي دوست دارم . هميشه براي غذاهاش گرسنگي و تحمل مي كردم . براهمین برام عادت شده .

-اما ممكنه این عادت عوارض جبران نپذیری داشته باشه

با لبخندی زیبایی گفت :

- معده من از فولاده ، اگه يك هفته هم چيزي نخورم جيكش در نمياد

-مي خواي برات يه چيزي بگيرم ،تا موقع شام خيلي مونده .

-نه اگه حالا چيزي بخورم بد اشتها مي شم واونوقت نميتونم غذاي مادرتو بخورم و ممكنه ناراحت بشه .

آرام زمزمه کرد

-تو كه از اونا متنفري و از ناراحتيشون لذت مي بري .


romangram.com | @romangram_com