#مرگ_ماهی
#مرگ_ماهی_پارت_34
-چندتا داره مگه؟
-ماهدخت!! شوخيت گرفته؟ دخترخاله هاي معينو نميشناسي؟
-چرا ميشناسم...
-خوب؟
شانه افتاده زمزمه ميكنم:
-نه نميشناسم...
ضربه اي ميزند روي ميز و ميخندد:
-بابا تو خيلي تباهي!
چيزي نميگويم و برشي از كيك را در دهان زهرمارم ميگذارم:
-مهسا و روژين..مهسا روسيه ست روژينم متاهله شيراز زندگي ميكنه.
-اوهوم..ميدوني تو خيلي ساله معينو ميشناسي..
-نه خيلي...
-فك ميكني به همين دخترخالش علاقه داشته؟
-مهسا؟
سر تكان ميدهم و چانه اش را جمع ميكند...از اين مكث متنفر بودم..متنفر!
-نميدونم.
romangram.com | @romangraam