#مرد_کوچک_پارت_60

نازیلا: حالا چی کار میکنی؟

ملودی جدی گفت: اومدم تهران درس بخونم... نه اینکه بی اف بگیرم... پسرای رشت مگه مردن؟

شادی خندید وگفت: ولی پسر بدی نیستا....

ملودی چشمهایش را ریز کرد وگفت: تو از کجا میدونی...

یاسمن در حالی که در کیفش فرو رفته بود مشغول جستجو بود گفت: بچه ها... بریم یه سر بیرون یه دوری بزنیم... هوا الان عالیه...

ملودی با مسخره گفت: هوا چند نفره است....

نازیلا ادامه ی حرفش را گرفت وگفت: بالغ بر یکی... کمتر از سه تا...

و لگدی به پهلوی شادی زد وگفت:پاشو دست هادی خان و بگیر برین یه سر بیرون...

شادی با افسردگی گفت: خاک برسر با ننه ایناش رفته بیرون... و لبهایش را جمع کرد.

یاسمن خندید و ملودی برخاست تا حاضر شود.

ملودى برخاست تا حاضر شود.

رو كرد به دوستانش و گفت:پاشيد ديگه،هركى زودتر رفت...

و خودش جلوتر از بقيه شروع به دويدن كرد در را باز كرد و جيغ زنان گفت:اول...اول...هركی آخر رسيد بايد همه رو بستنی دعوت كنه...

نازيلا كوباند بر سرش و گفت:آخه الاغ تو اين هوا كدوم خری بستنی ميخوره كه ما دوميش باشيم؟

ملودی با عشوه و طنازی خنديد و گفت:ما!!!

شادی گفت:خواهشا خودتو با ما جمع نبند! تو الاغی قرار نيست مارو با خودت يكی كنی.

در همين حين نازيلا چشمش به پسری كه گوشه ی خيابان كنار تير چراغ برق نشسته بود خورد،و رو به دوستانش گفت:بچه ها ميگم اين پسرِ كيه؟ خيلی وقتِ اينجا نشسته ها،دزد نباشه؟

ملودی به سمت پسر برگشت،نيرويی عجيب او را به طرفش ميكشاند.جلوتر رفت كه صدای ياسمن او را به خود آورد:كجا ميری؟؟؟!!!!

ملودی راه رفته را برگشت و گفت:نميدونم خواستم چهره اش رو بهتر ببينم.

شادی گفت:ميخوای تورش كنی؟

ملودی گفت:خاك بر سرت مگه همه مثل تو پسر نديده و بدبخت هستن؟

شادی دماغش را جمع كرد و گفت:ايش...دلتم بخواد!!!

ملودی گفت:صد سال سياه نميخواد!

ياسمن گفت:بابا خفه شين ديگه بريم اين اطراف يه پارك هست.اوكى؟

همه با ذوق پيشنهادش را قبول كردند.

وارد پارك كه شدند،گله اى از پسرها را ديدند كه معروف به الافان جامعه بودند.

نازيلا گفت:اى بابا،به دريا ميريم بايد با خودمون آفتابه بِبريم! اينارو كجاى دلمون جا بديم حالا؟

ملودى با خشم به طرفش برگشت و گفت:اگه خودت كرم نريزى كسى جرئت نميكنه نزديكمون بياد!

ياسمن گفت:نه بابا اينا معروفا توى محل...

ملودى دست شادى را گرفت و بى توجه به چرت و پرت هاى آن دو با غرور از كنارشان رد شد.

romangram.com | @romangram_com