#مرد_کوچک_پارت_46





با صدای زنگ رویا برخاست تا پاسخ بدهد.میلاد هم فرصت رفتن و بازی کردن را نداشت.می خواستند از او سوال جواب کنند.سه نفر بودند. دو زن و یک مرد،یکی شان با ضبط صوت و چند کاغذ و خودکار مقابل رویا نشست و گفت: من نعمتی هستم از مجله ی خانوادگی...خیلی ممنون که افتخار دادید و پذیرفتید تا به سوالات ما جواب بدید.





رویا با تشکر جواب داد.





نعیمی پرسید: ممکنه خودتون رو معرفی کنید؟





رویا سعی داشت آرام و موقرانه پاسخ دهد.





نعیمی به پسرها نگاهی کرد وگفت: اسم پسرتون که کما بودن چیه؟





رویا گفت:میلاد مهد جو.





نعیمی رو به پسرها گفت: آقا میلاد کدوم هستین؟





میلاد اهسته و به نرمی پاسخ داد:منم.





نعیمی سری تکان داد و رو به رویا پرسید: ممکنه برامون توضیح بدید چطور چنین اتفاقی افتاد؟





رویا مشغول بود...

romangram.com | @romangram_com