#من_پلیسم_پارت_112
اون یکی دستشو آورد جلو و گردنمو ناز کرد.داشتم میلرزیدم که با این حرکتش انگار یهو آتیش گرفتم.چرا لمس دستش انقدر واسم لذتبخش بود؟
زل زد تو چشمام.یه لبخند مهربون زد که از یه قاتل جانی قاچاقچی واقعا بعید بود.
دستشو سر داد روی گردنبندم و گرفتش تو مشتش.اون دستش که منو گرفته بود تنگتر کرد و من بیشتر کشیده شدم سمتش.سرشو آورد جلو تا جایی که برخورد لباشو با گوشم حس کردم.چشمامو بستم تا سعی کنم به خودم بیام ولی مگه میذاشت.صدای بمش توی گوشم زنگ زد:چی میخوای بگی گلم؟
خود به خود دهنم باز شد:فربد برو اونور.نمیتونم تحمل کنم.
صدای جفتمون زمزمه وار بود:چرا عزیزم.چیرو نمیتونی تحمل کنی؟
هنوز چشمام بسته بود:برو فربد.داری آتیشم میزنی.
سرشو گذاشت رو گودی گردنم:فکر میکنی تو داری با من چیکار میکنی؟کار من از آتیش گذشته.برای اولین بار تو عمر سی سالم در مقابل یه زن دارم نابود میشم!
چی میگفت؟چرا چرت میگفت؟داشت منو امتحان میکرد؟میخواست ببینه بیظرفیتیمو؟
-دروغ میگی!خوشت میاد اذیتم کنی؟برو کنار!
داشتم با تمام توانی که واسم باقی مونده بود دستشو کنار میزدم که محکم تر گرفت.هنوز دستش از رو گردنبند کنار نرفته بود.با اهمون دستش که منو تو بغلش نگه داشته بود صورتمو به سمت خودش کشید.
خدای من....چی میدیدم؟تو چشاش نم اشک بود!چشاش برق میزد!
-چی باعث شده فکر کنی دروغ میگم؟چرا باور نمیکنی؟اینکه دارم اعتراف میکنم دلمو بردی؟برای اولین بار در مقابل یه زن میخوام زانو بزنم.زنی که واسه من یه زن معمولی نیست.مثل خیلیای دیگه نیست...زنی که شده تمام زندگیم!
جمله های آخرش با صدای خش دارو زمزمه وار به گوشم ممیرسید.نمیدونم،نمیتونستم باور کنم یا نمیخواستم باور کنم.منم دل داده بودم.بدون اینکه خودم بخوام یا بفهمم.این مرد جذاب و بیرحم دلمو برده بود!
سرمو به طرفین تکون دادم.بازم تقلا کردم از حصار دستش آزاد بشم.نمیخواستم این جوری بشه.من میخواستم بازیش بدم.حالا اون داشت منو بازی میداد
-داری بازیم میدی؟چرا؟ولم کن.دارم کارمو واست میکنم دیگه..این اداها...دیگه....چیه!
دیگه هق هق میکردم.نتونستم خودمو کنترل کنم.کنترل اشکام دست من نبود.انگار تازه داشتم میفهمیدم چه بلایی سرم اومده!
فربد حصار دستشو تنگتر کرد.مشتشو باز نکرد و با همون مشت گره شده سرمو به سینه اش فشار داد.
کنار گوشم گفت:چرا باورم نمیکنی؟چرا نمیخوای باور کنی که فربد هوشنگ...بزرگترین قاچاقچی انسان دلشو به یه جوجه پلیس باخته؟
یهو ازجام پریدم!این چی میگفت؟
romangram.com | @romangram_com