#من_دیوونه_توام_پارت_45


من:اییییی نکن ارتام

من به قسمت گردن و لاله گوشم خیلی حساس بودم

ارتی:چیشد

من:به گردنم حساسم

ارتی:عادت میکنی عزیزم

رفتیم پایین که خانوم تهرانی گفت:چیشد عزیزم عروسم صدات کنم

منم لبخند خجالتی زدم و گفتم هرچی خانوادم بگه

بابا:مبارکه

همه بلند شدن به بهمون تبریک گفتن

اقای تهران:خوب مهریهش یک ماشین فراری با 23000تا سکه خوبه

بابا:اقای تهرانی من هیچ دخالای نمیکنم هرچی نفس بگه

من:اگه اشکال نداشته باشه تغییرش بدم

خانوم تهرانی:بگو عزیزم

من:یه کامینو سوسک با 23 تا سکه با یه دونه شاخه گل رز

رزی:مهریت هم عین ادم نیست

خانوم تهرانی:اما دخترم این خیلی کمه

من:خانوم تهرانی..

خانوم تهرانی یه اخم بامزه کرد و گفت:نیلو بگو عزیزم

من:نیلو جون من مهریه زیاد بدم میاد

اقای تخرانی:اشکال نداره عزیزم هر چی که دوست داری هالا تاریخ عقد و عروسی

آرتام:بابا اگه اشکال نداشته باشه میخایم عروسی سپهر و ادرین و ارش یکی باشه

بابای ارتی:اما ارشو سپهر که با خانوادشو همهنگ نکردن

ارتی:چرا بابا هماهنگن گفتن موردی نداره

بابای ارتی:پس موردی نداری نیما جان


romangram.com | @romangram_com