#من_دیوونه_توام_پارت_29


و اخری عسل خانوم 20 سالشه قله اشکان و رشته آشپزی(دختری متوسط ولی خوشگل)

آدی:چی اشپزی؟

عسل:اره مگه آشپزی رشته نیست

با این حرف خونه رفت رو هوا خخخخ اخه کی میره اشپزی ارتی:خو حالا دوستای من اول از ادی شروع کرد:ادرین همسنه خودم 25سالشه که هم دانشگاهیم هم شریک البته با ما 3 تا و به اکیپ خودش اشاره کرد رشتمون هم مهندسیه و رو به من این هم نفسه 23 سالشه و کاپمیوتر میخونه و 2.3تا برنامه درست کرده و حتی هکر هم میکنه و خواهر ادرین.ایشون نازی خانوم ههستن که دوست نفس 23 سالشه و رشته کامپیوتر هک بلده ولی نکرده.ایشون سانازه که دوست این دوتا و 23 سالشه ولی هک نکرده.ایشون اتناست که بازم هم دوست این 3تاست و البته هک نکرده ففط نفس هک میکنه که با نفس در بیافتید گوشیتون هکه و تو دانشگاه ملقب به 5تفنگدار

ایشو اقا سامیاره که برادر سانازه و 28 سالشونه و مغازه پوشاک داره و اقا ارسام دوست ین 4 تا که هم دانشگاهی هستن ولی 24 سالشه هک هم نمیکنه

ارتی:اووف دهنم کفید حالا اتاقا ما 19 نفریم و 5 تا اتاق داریم حالا تقسیم بندیتون میکنم

اول:نفس،نازی،رویا،رزیتا

دوم:اتی،سانی،مهناز،عسل

سوم:ارش،ادرین،بهراد،خودم،سپهر

چهارم:میلاد،اشکان،سامیار،آرسام

پنجم:الناز،آرشام

اکی بچه ها مشکلی نیست؟

نفس:ینی چی جای الناز و آرشام زیاد تره

آرتا:چون اینا نمیتونن جدا از هم بخوابن

نفس:اکی پس من میرم پیش اینا قول میدوم شیطونی نکنم فقط مراقبم که 4 نفره از اتاق نیاییم بیرون

کل خونه رفت رو هوا با این حرفم

بهراد:نمیری خواهر اونوقت شغلت و عوض میکنی میشی یکی از نیرو های پلیس فتا

من:خخخخ راس میگه شغله خوبی هم هست و شستم و به معنای لایک اوردم بالا و بعد شب بخیری رفتیم تو اتاقامون من:خو کی از خودگذشتگی میکنه میره پایین بخوابه یهو 3تاشون به سقف نگاه کردن من:ای مرض اشکال نداره 4 نفری میخابیم

رزیتا یا رویا:آخ جون

من:الان تو رزی بودی یا رویی

الی یا رویی:وا این چه اسمیه برا من گذاشتی من رویا بودم من:ااااا خو اول معدفی کن بعد حرف بزن

نازی پقی زد زیر خنده و گفت گل گفتی خواهر الی یا رویی:بزار من یه را ی و بگم ببین اگه میخای ما رو بشناسی به خال روی گردنم نگاه کن من:وا کوش اینو میگی حالا من بگردم دنباله خالتون که کجاست دوقلو ها:ره الی خال داره رویی نداره

نازی:جدی

رویی:ره


romangram.com | @romangram_com