#لج_و_لجبازی_به_سبک_من_و_تو_پارت_71
+چه میدونم....مثلا نگاه عید نزدیکه به بهانه خرید عید با خودت بِبَر بیارش و...
-و بعد ما یک جوری دک شیم که شما حرف بزنید؟
+دقیقا
-باشه یک کاریش میکنم،کاری نداری؟
+نه،مرسی آجی ....هر وقت کاری داشتی بهم بگو
-خواهش؛باشه
دستشو اورد جلو وباهاش دست دادم پیاده که شدم منتظر بود برم داخل که براش دست تکون دادم ؛اونم که خیالش راحت شد رفت...اومدم درو باز کنم که ...وای منه احمق که کلید برنداشتم!ای وای حالا چیکار کنم؟آها...
-هوم؟؟؟
معلوم بود خوابه خوابه
-سلام هانی میشه درو باز کنی؟
هانا:وات؟
-منم رائیکا با رها رفته بودم بیرون ؛یادم رفت کلید بیارم
+اوهوم...یعنی؛چی؟؟؟آهان اومدم...
بعد از چند دقیقه در باز شد...
-سلام هانا جان خوبی؟؟
+کوفت،معلوم هست کجا بودی؟
-رفته بودم در خونه همسایه رو رنگ بزنم
هانا که هنوز مغزش خواب بود گفت:چه رنگی؟؟؟
بعد هم که انگار به خودش اومد:رائــــــــــــــــــیــــــــــــــــــکـــــــا
بعد هم افتاد دنبالم....
-تو رو خدا ولم کن،بابا من از دیشب نخوابیدم
+نگفتی کجا بودی؟
romangram.com | @romangram_com