#لج_و_لجبازی_به_سبک_من_و_تو_پارت_70


رادی:باشه آروم باش،چرا عصبانی میشی؟

-ببینم تو اصلا میدونی من با کی اومدم؟

+خوب،نه!

-من با رها اومدم...

رادمان مثل این افرادی که سوزن گذاشتی رو صندلیشون یهو بلند شد

+چــــــــــــــــــی؟!؟! الان کجاست؟؟واسه چی اومده بود اینجا؟؟میدونه من اینجام؟

اووووییییی،یکی یکی

+الان کجاست؟

-رفت خونشون

+واسه چی اومده بود اینجا؟

-حالت احمقانه

+میدونه من اینجام؟

-آره بهش گفتم

یک نگاه به ساعتش کرد...

+اوه اوه رائیکا پاشو ساعت پنج و نیمه

-وای دیر کردم ،زود باش......

طرفای ساعت شش بود که رسیدیم در خونه ما...

-کاری نداری رادی؟

+فقط یک کار

-چی؟

+یک جوری من و رها رو تنها بذار!!!

با تعجب گفتم:چه جوری؟؟؟

romangram.com | @romangram_com