#لج_و_لجبازی_به_سبک_من_و_تو_پارت_6
عمو:سلام زلزله،من خوبم تو خوبی؟
-ممنون.
بعد از سلام کردن به زن عمو عالیه،رادمان و سام راد؛تازه متوجه بابا شدم،رفتم و به بابی هم سلام کردم،تا رفتم نشستم تازه متوجه گل و شیرینیه روی میز شدم،وا اینا دیگه از کجا اومد؟حالا ولش،خوب من چی کار کنم؟بابا و عمو داشتن با هم حرف میزدن،پسرا هم که سرشون تو گوشیشون بود،مامان و زن و عمو هم که مشخصه!!!از بیکاری گوشیم رو برداشتم و رفتم تو تلگرام،داشتم همینجوری تو گروه ها چرخ میزدم که مامان صدام کرد
مامان:رائیکا عموت با تو بود
-جانم عمو جون؟؟؟
عمو:خوب دخترم تا الان باید از حرف های ما فهمیده باشی قضیه چیه دیگه،نه؟؟
وا آقا قبول نی درخواست ویدئو چک پلیز،من چه میدونم قضیه چیه؟
-راستش متوجه نشدم
عمو:(یک آه کشید)می دونی عمو راستش ما اومدیم خواستگاری!!!!
چـــــــــــــــــــــی؟!؟!؟!خواستگاری؟؟؟تا اینو شنیدم پا شدم و گفتم:؟!خواستگاریه کی؟؟ آترین که نمیتونه باشه!!! دختر دیگه ای هم که نداریم!!!
عمو یکتک خنده رفت:خواستگاری خودت دیگه دخترم....
لج و لجبازی به سبک من و تو, [06.04.16 23:00]
-آها،حتما واسه سام راد هم اومدین دیگه؟؟؟این جمله رو با یک طعنه خیلی خفن گفتم
عمو:خوب دخترم بهتره با سام راد برین حرف بزنید و...
-ببخشید وسط حرفت عمو،جواب من منفیه و اصلا هم عوض نمیشه...بعد این حرفم رفتم تو آشپز خونه ،صدای معذرت خواهی مامان میومد....مامان ، مامان ، مامان،میدونم چی کارت کنم!!!واسه همین نگفت دارن میان خواستگاری،چون اگر میگفت مثل دفعه های قبل میرفتم خونه ترلان اینا
ترلان:کُل ل ل ل ل،عروس خانوم وارد میشود!!بعد این جمله مُزَخرف همشون شروع کردن به خندیدن...واقعا که،اعصابم افتضاح داغون بود،نه به خاطر خواستگار بلکه به خاطر مامان که بهم نگفته بود...سریع رفتم تو اتاقم و لباسام رو عوض کردم و گوشی و سوٕییچ رو برداشتم واز در پشتی زدم بیرون،نه حوصله سرزنش های مامان رو داشتم ،نه حوصله مسخره بازی بچه ها رو....سوار ماشین که شدم آهنگ دیوونه آرمین2afm پخش شد
چقدر استرس داری بابا آروم باش،بیخیال دنیا و قانوناش...داشتم با سرعت میروندم وهمینجور دور میزدم
یک سری مشکلات هنوز بینمون هست که کنار میایم هر دو تامون باش...میدونم داری ازم آتو،ولی من دوست دارم فقط با تو،باشم واین بهم آرامش میده وقتی شب میزنم قدم با تو....نه نمیذارم ترشه گونت من بااخلاقای بچه گونت کنار میام و با تو هستم به کسی نمی دم من جاتو اصلا ،زندگی با تو خوبه زشت نیست یک دختر شیکی با موی مشکی ،که مسلماً وقتی با منی تو هم بیش تر از همیشه توی چشمی....دیوونه اگر بری دیگه دلخوشی برام نمیمونه ،اینو بدون که دوست دارم من دیوونه ،هیچکسی مثل تو قدرمو نمی دونه نمی دونه....رسیدم در خونه ساینا اینا ،ساینا میشه دختر همسایه قبلیمون که با هم بزرگ شدیم و من از هر کسی بیش تر بهش اعتماد دارم...
romangram.com | @romangram_com