#لج_و_لجبازی_به_سبک_من_و_تو_پارت_49


-بچه ها الان آماده این؟؟؟وقت آتیشبازیه!!!

رها:آخ بریم که این شیطنتم ورقلمبیده

-بچه ها همون جایی که گفتم وایمیستین و.....

گاوم زایید ،هامان دقیقا پشت سر رومینا بود..

رومی:وچی؟؟؟؟

هامان با یک لبخند که میگفت مچتون رو گرفتم به حرف اومد:میخواین کار کنید؟؟؟

رها:فوضول رو بردن جهنم گفت تا تو نیای نمیشه!!!!!!

هامان:اگر الان برم پیش دایی و بهش بگم هم همینو میگی؟؟؟

-آخه تو رو سننه ،چرا میخوای وسط نقشه ما پارازیت بندازی

هامان:میتونی یک کاری کنی که نگم

-مثلا؟؟

هامان:من میخوام تفریح کنم...

فکم رفت رو زمین یک دور زد برگشت!!!!

-ببین این یک چی بین ما هفتاست تو چی میگی آخه؟؟

هامان:خفه!!!یک لحظه بیا...

بی تربیت بی نزاکت بی کثافت¡!!!به من میگه میگه خفه....احمق روانی و ایکس......البته همه ی این هارو تو دلم گفتم تا ترقه بازیم خراب نشه

-خوب؟

+اون یارو کی بود داشتی باهاش میرقصیدی؟؟

-کدوم یارو!!!!

+با چند نفر رقصیدی؟

یکم به مخ تعطیل کمی تا قسمتی ابریم نگاه کردم و به این نتیجه رسیدم که حتما داره پری رو میگه

-پرهام؟؟؟

romangram.com | @romangram_com