#لج_و_لجبازی_به_سبک_من_و_تو_پارت_24


-باشه،فقط یک چی من با ماشین خودم میام ها،بعد از اونجا باید برم خونه یانا اینا

ماما:چیزی شده؟؟

-نه تولد یاناست میخوایم غافل گیرش کنیم

این بار بابا به جای مامان جواب داد:باشه،پس آترین تو هم ماشینت رو بیار.....

ضبط رو روشن کردم که آهنگ نگران آیندتی از امیر علی بهادری پخش شد:

نگران آیندتی دل شور داری تو هر حالتی...نمیدونی چی خوبه چی بد؟؟نمیدونی چیکار باید کرد..

مسیرت از سنگ پر میشه..یدلت یک وقتایی دلخور میشه از این و اون ....اما بدون .. که هرچی که باید اتفاق بیفته میفته یک روزی...هه چه جمله باحالی!!هرچی که باید اتفاق بیفته میفته یک روزی.ً.

به خطای مستقیم مسیرت خیره شو وهیچ وقت اسیر پشت سر نشو ..تو خاطره نرو....آخیش چقدر طول کشید تا برسم!!بذار ببینم این آتی کجاست؟؟؟....

-سلام آتی کجایی؟؟؟

+تو راهم تو کجایی؟؟

-من رسیدم جبلوی در ورودی ام

+بر داخل الان میایم‌....

رفتم داخل طرف اونی که اطلاعات پرواز بود

-سلام ببخشید پرواز هفتصد وده پاریس نشسته؟؟؟

دختره:بله دارن وسایلشون رو تحویل میگیرن

-ممنون

خوب حالا من چیکار کنم؟؟؟من یادم نمیاد دیشب شام چی خوردم ،پس ازم انتظاری نمیره که قیافه عمه یادم بیاد!!!تازشم خط اینجا رو که ندارن...‌پس نتیجه میگیریم راه میرم و اینجا میچرخم...داشتم برای خودم دور دور میزدم که یک یارویی بهم چشمک زد منم که کرم درون فعالی دارم با دیدن ستون جلوش یک لبخند شیطانی اومد رو لبم ..به دور ورم یک نگاه کردم که دیدم هیشکی حواسش به من نیست..واسه همین با یک لبخند پر عشوه یک چشمک رفتم براش ...هه یارو هم خر کیف شد و گـــــــــــــــــوووپ در حال حرکت رفت تو ستون روبه روییش ،خعلی بامزه رفت تو دیوار شروع کردم به غش غش خندیدن که همزمان شد با خندیدن یک نفر دیگه..وا این دیگه کیه؟؟؟وای یعنی دید چشمک زدم؟؟ خوب اصلا ببینه به درک..من باید روی این یاروهه روکم کنم بی فرهنگ،رفتم جلوش اوه نه بابا چه تیپی چه قد و بالایی چه قیافه ای ننت به قربونت بره ...یک شلوار مشکی با پیرهن سفید و یک کت اسپرت آبی با کفش مشکی

-هر هر هر کر کر کر تر ترتر

صورتش رو اورد جلوی صورتم:کوفت

صورتم رو اوردم عقب:میدونی خیلی بی نزاکتی؟؟.....





romangram.com | @romangram_com